۱۳۸۴ مرداد ۱۳, پنجشنبه

چرخ فلك



سلامي آسموني به رنگ مهربوني
در ايامي كه خدا مرد بزرگ با رب النوعش , مادر وصلت كرد و مرا بوجود آورد , اراده نمود تا در امان باشم , خدا بانو در معبد و خدا مرد به كسب هر لحظه مواظب خدايان كوچكي بودند كه بعد از آنها قرار است , رسيدگي به امور بارگاه را عهده دار شوند .ا
....
در خاطرم هست , اجازه نداشتيم سوار هر گونه چرخي شويم , حال چه از
انواع فلك , گردون , يا روزگار . هر كدام زين چرخ ها مي توانست اسباب برهم ريزي آسايش بارگاه خداوندگاري آنها گردد .ا
..
روزي به همراه عمو خدايان رفتيم به باغ گلستان و دور از چشم خداوندگار پدر
و رب النوع مادر , دُمي به خمره زديم و گيج و ويجي را آموختم .ا
با درك و حيرت از تجربه چرخش از خود بيخود و چون مستانه به خانه برگشتم .ا
خداوندگار پدر كه به گيج زدن هاي مستانه خوب آشنا بود مرا به تصور اينكه , مي , نوشيدم و مرتكب گناه كبيره گشتم , روانه جهان پسين در اعماق زير زمين كرد كه سياه است و بيرون شدن از آن ناممكن .ا
....
از زماني كه تبعيد شدم ساليان دراز گذشت و بر اثر تكان هاي هولناك اعماق زمين , روز ي صد مرتبه چرخ مي خورم و سر به زمين كوبيده مي شود .ا
... افسوس هيچ يك از خداوندگاران عصر كودكي به فكر اين چرخ هاي نو به نو نبودند و ما را از كودكي برايش مهيا نساختند كه حال بدانيم در پس چرخ چگونه بخوابيم ؟؟!!!ا
حتي هيچ يك از آنها اينجا نيست تا برايم دل بسوزاند و اشك هايم را پاك نمايد !!!ا
رب النوع هم فراموشش شد روزي مرا در يك هم آغوشي ميمون و فرخنده به جهان بخشيد تا شاهد رشد و بالندگيم باشد كه ادامه خداوندگاري اوست !!!ا
....
به قدري اين ايزد بانو , دلشوره حفاظت از ما را داشت ,خدايي خود از ياد برد .ا
روزي به سرزميني رفتم كه پنجاه تن از خدايان بزرگ و هشت تن از خداياني كه سرنوشت ها را در دست دارند , منتظرم بودند .من به بند و به چرخ سرنوشت دوخته شدم !ا
حاله هميشه درجا مي چرخم ! بدين ترتيب گردش زمين همراه من آغاز شد , گردشي تلخ و مايوس كننده .ا
كه امروز از پس زمزمه اي شنيدم ,ا
::::::::::
آن هنگام كه خدايان براي تهييه غذا در رنج بودند , روزي مادر ازلي يا <نامو > خداي آب ها را از اعماق آب فرا خواند و به او گفت : فرزندم از خواب برخيز و با عقل و تدبير عمل كن .از براي خدايان خدمتگزاراني بيافرين و آنان را دو چندان كن !ا
حالا دريافتم چرخي كه بدان بسته شدم , چرخ سرنوشت نيست بلكه چرخ آسياب خدايان است كه , قوتشان را تعمين مي كند !!!!!!!ا

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...