۱۳۸۵ شهریور ۹, پنجشنبه

just for female



دنیای زن ها بسیار عجیب و خاص خودشان است . یا چیزی را جدی نمی گیرند , وای به روزی که جدی بگیرند
دیگه حاضرند نفس و جونشون رو برای سوژه مورد نظر بدن و گاه حتی در حد افراط
اما واقعا همینند . نه بیش و نه کم
با یک بوسه یا گل شاد می شوند و دنیا را زیبا تر از آن نمی پندارند و با تلنگری می شکنند
احساسات شون عمیق و گاه در حد اغراق , حتی خود من ! ابهام ایجاد نشه لطفا
ما در یک چهار چوب بسته احساسی می تونیم به راحتی احساس خوشبختی کنیم و در جهانی به وسعت ابدیت احساس بند و اسارت
گرد فکر می کنیم . بذار بی ادب بشم تا منظور برسه
ما فکر نمی کنیم
این فکر است که ما را می کند
شرمنده آقایان
مردها درست برعکس ما هستند
در آن واحد می توانند دو شخصیت کاملا متضاد از خودشان نشان دهند که تو دهنت وا بمونه
به عشق هیچ مردی اعتماد نکن
در دم از ریشه می تونند قطعش کنند, چنان که گویی هرگز عشقی نبوده
آخه مردها برعکس ما سیخکی فکر می کنند
این ترانه آقا زاده شجریان تقدیم به هر دلی که شکسته است

ای داد بیداد

دروغ چرا ؟ حرفم نمیاد
یعنی یک نامردی از زبون برده ام
نمی فهمم چی درست یا چی غلطه؟
خوب باشی ازت سوء استفاده می کنند
بد باشی لعن و نفرین
میونه که اصلا به نژاد و گروه خونیم نمی خوره
یا می تونم اینی که هستم بمونم یا اصلا انزوا ز جهانی خوشتر
آخه چرا نمی ذارید آدم ها صادق بمانند و با پاکی و راستی زندگی کنند ؟
خب همین شماهائید که گند دنیا رو در آوردید بعد متحیرانه از هم می پرسیم : عجب دوره زمونه ای شده ؟ دوره آخر زمونه
انسانیت رفته و ما هم هچنان تولد می گیریم و خود را از حیوانات جدا می دانیم
خب نمی ذارید آدم خوب بمونه
یا حداقل از چیزی که هست بدتر نشه که گندش دربیاد
گند جهان و انسان را درآوردید و دنبال خوشبختی هم می گردید ؟
اینها که انسانیت را به لجن کشیدن چه کسانی هستند ؟
ما نیستیم که همه رو زیر پا له می کنیم و میریم ؟
ادعا داریم شبیه هیچ کس نیستیم و با همه فرق داریم





نیک باشیم



فراموش نکن فرصت ها هرگز به در خانه ات نمی آیند 
این تویی که باید به سراغشان بروی
و
به خاطر بسپار 
راه سرنوشت با کردار نیکو هموار می شود

۱۳۸۵ شهریور ۶, دوشنبه

آخ مریم جان

سلام آفتابگردان در غربت , مریم جان
آخ کجایی مریم جان که هیچ کس بوی تو را ندارد و نگاه هیچ یک هم چون تو , با من مهربان نیست
کاش بودی و در آغوش پر مهرت گم می شدم
تو می خندیدی و تکرار می کردی : دیوونه , ما هیچ چیز نمی دونیم
یادش به خیر شب های با ناظری و من اکنون با همایون و نسیم وصلی که می رود تا خاطره گردد تو را می شنوم
یادش به خیر , فال های حافظ در نیمه شب های تجرد که هر لب مان هزار خنده
یادش به خیر سفال های نکبتی تو که به چشمم همیشه کم از آثار ایران باستان نبود
یا ساز خوش دستی که با تو فقط دلی , دلی می کرد
یادش به خیر دیدار های نیمه شبی و رفتن های دم صبح
یادت به خیر مریم جان که کاش بودی و سخت دلتنگم
کاش بودی تا برایت ناگفته ها را می گفتم و انقدر بیچاره نبودم
کجایی مریم جان که بگویم دوباره دچار شده ام
دچار سایه ها شده‌ام
دچار یعنی عاشق
پس کجاست ..... ؟

بد بختی



توروخدا این بدبختی‌های من رو ببین که هیچ‌کدوم شکل آدمیزادی نیست
هر چیز که خیلی بهم حال بده ،
دوست دارم با یکی دیگه تقسیمش کنم
مثل یک موسیقی خوب
ببخشید جناب مسافر که آهنگ جدید رو نمی پسندید
الان فهمید از این بدبخت تر دیگه امکان نداره !
یک اس-ام- اس توپ گرفتم ولی هر چی فکر کردم برای کی بفرستم که باهاش حسم کامل بشه ؟
هیچکی نبود
این هم شد زندگی ؟
اونوقت این بوش گیر داده به این فن‌آوری صلح‌آمیز هسته‌ای
بدبختی نکشیده که بدونه درد چیه
این ، جناب بوش
تو یکی نداشته باشی که براش چیز بفرستی؟

۱۳۸۵ شهریور ۵, یکشنبه

I'M GOD








یادت باشد:ا
خداوند ما را اتفاقی به دنیا نفرستاد !ا

یکتایی

اول از دیروز بگم که , با خودم قرار گذاشتم هر روز صبح یک شعار خوب برای شروع اون روز انتخاب کنم
تا اینجا داشته باش که یه روز از صبح هنوز صبح نرسیده
مثل بچگی ها که همیشه با خودم قرار می‌ذاشتم:ا
از شنبه! میرم حموم میام می شینم سر درس‌هام
حالا رابطه این حموم و تنبلی من و شنبه‌هایی که هرگز نمی‌رسید رو هنوز کشف نکردم چون هنوز دچار همون مشکل یک روز از صبح هستم
همیشه همین‌طور زندگی می‌کنیم , در واقع ساکن در ذهن و تخیلات که ما را از جمع و واقعیات زندگی جدا می کنه
در تنهایی تو بزرگی , بزرگترین کسی که می‌شناسی . کسی از تو انتقاد نمی‌کنه , پس تو کاملی
در نتیجه غرور و تکبر همه وجود ما رو می‌گیره و نمی‌تونیم زندگی را با دیگری تقسیم کنیم
دیگری آرامش تنهایی را تهدید می کند . دیگری بیگانه است و تو را برهنه خواهد دید
ترس‌ها , شادی‌های کوچک و دردهای بزرگت را
تنهایی تو حاکمی , وزیری , امیری ..... و این تخیل است
بیا امروز را بی نقاب های دروغین زندگی کنیم و نترسیم از گفتن
دوستت دارم

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...