ت
ببین پسرک چی می خونه؟
چه بدی داره اگه هر یک از آدم ها یکی رو داشته باشند که بتونه اونها رو به وجد بیاره
حالا به هر زبونی که میخواد عیبی نداره
ولی فکر کن ورود عشق رگها رو گرم میکنه. امید رو تو چشمها میاره
دستها همیشه پر برکت و کسی برای دیگری بد نمیخواد
کسی بادکنک دختر اقدس خانوم رو نمی ترکونه و اون تا شب گریه نمیکنه و من میتونم در آرامش این موسیقی عشق رو گوش بدم
قتاری خونهی عباس آقا به وجد بیاد و آواز بخونه
گلنار خانوم که رخت میشوره همراه قناری زمزمه میکنه و عباس آقا با شنیدن صدای او جون دوباره میگیره و خودش رو کمی صاف می کنه و با شونه کوچیک توی جیبش سیبلش رو آب و جارو میکنه
رعنا سینی برنجی چای به دست به اتاق میاد واز دیدن برق چشمهای عباس آقا میخنده . مرد ذوق میکنه و سنجاق فیروزهی یادگاری مادرش را به چارقد رعنا میزند
رعنا در آینه زیبا میشود صدای در میآید
رعنا در می گشاید
مرد که اشتباه آمده در نگاهش تخم میگذارد و کفتری در دل رعنا پرواز کرد
و عشقی دیگر متولد شد
مرد به ماشین برگشت پخش را روشن کرد و همچنان که او بهسوی فردا میراند موزیک جادویی عشق میخواند و بلبلی شنید و دست به دست ، این عشق گشت
چه بدی داره اگه هر یک از آدم ها یکی رو داشته باشند که بتونه اونها رو به وجد بیاره
حالا به هر زبونی که میخواد عیبی نداره
ولی فکر کن ورود عشق رگها رو گرم میکنه. امید رو تو چشمها میاره
دستها همیشه پر برکت و کسی برای دیگری بد نمیخواد
کسی بادکنک دختر اقدس خانوم رو نمی ترکونه و اون تا شب گریه نمیکنه و من میتونم در آرامش این موسیقی عشق رو گوش بدم
قتاری خونهی عباس آقا به وجد بیاد و آواز بخونه
گلنار خانوم که رخت میشوره همراه قناری زمزمه میکنه و عباس آقا با شنیدن صدای او جون دوباره میگیره و خودش رو کمی صاف می کنه و با شونه کوچیک توی جیبش سیبلش رو آب و جارو میکنه
رعنا سینی برنجی چای به دست به اتاق میاد واز دیدن برق چشمهای عباس آقا میخنده . مرد ذوق میکنه و سنجاق فیروزهی یادگاری مادرش را به چارقد رعنا میزند
رعنا در آینه زیبا میشود صدای در میآید
رعنا در می گشاید
مرد که اشتباه آمده در نگاهش تخم میگذارد و کفتری در دل رعنا پرواز کرد
و عشقی دیگر متولد شد
مرد به ماشین برگشت پخش را روشن کرد و همچنان که او بهسوی فردا میراند موزیک جادویی عشق میخواند و بلبلی شنید و دست به دست ، این عشق گشت