۱۳۸۶ دی ۲۹, شنبه

عمو دیزنی


از صبح به یک توفیق اجباری راهی دیار دیزنی بودم و جهان خوش بچگانه که چه زود دیر شد
تام با مخ میره توی دیوار برمی‌گرده و صحیح و سالم به مبارزه ادامه می‌ده. همه را براه عاشق می‌شن و کار به خوبی و خوشی به بوسه پایانی عاشقانة معروف ختم می‌شه
تو حتی اگر سیندرلا و در زیر شیروانی مخوف نامادری حبس شده باشی، باز هم می‌تونی به خیال پسر پادشاه دلخوش کنی
اگر به‌جای این جهان رویایی کارتون سکینه در مزرعه مش غلوم علی را دیده بودیم این‌همه بر سر بزرگ شدن جر نمی‌زدیم و گریبان چاک نکرده و اینطور روزگار برزخی هم سهم‌مان نبود . یا
این‌همه بحران کمبود شوهر نداشتیم
جهانی که در آن، همه ربه‌ر عاشق می‌شن و کسی سر کار نمی‌ره. اگر هم مجبور شد بره، یا مثل فرد فلینستون سناتوری است یا مثل سوپرمن، یا هم می‌شه رابین هود، سر گردنه بگیر که اکثرا اینکاره شدیم
یا گردنة تاهل یا .....
این تصورات خیالی را از دنیا بارمون کردن که این‌همه بانوان گرام پشت درهای نیمه گشودة مدنی خاص تجربه‌ها را تسهیم کنند؟
یا همین حسن خودمون
صبح گاوش رو می‌بره بازار بفروشه. فردا شب، هم مرغ تخم طلا رو آورده و هم چنگ سحر آمیز و هم خانم حنا
تازه هنوز جدول ضربش رو هم بلد نیست

۱۳۸۶ دی ۲۷, پنجشنبه

گل واژه



گلواژه های هفته

سردار رادان: «قرار گرفتن چکمه بر روی شلوار به دلیل نشان دادن بخشی از برجستگی بدن از مصادیق شرع است و تبرج به حساب میآید.»

آیتالله جوادی آملی: «دانشمندان فیزیک، شیمی، بارانشناسی و زمین شناسی بدون پسوند اسلامی نفهمند.»


شکوفه گلخو، رییس دانشگاه الزهرا: «بدحجابی زنان موجب فعال شدن غده هیپوفیز مردان در تولید مثل میشود.»

امام جمعه شیراز: «گرانی خانه باعث شد جوان پاک ما به جای مسکن، دوست دختر و دوست پسر بگیرند.»

حسنی، امام جمعه ارومیه : «اگر فرد مشرکی را وقتی فهمیدیم که واقعاً مشرک شده، باید او را بسوزانیم؛ اگر با گلوله هم بود اشکالی ندارد.»



قرائتی: «ما آخوندها همیشه مثل گاز اشک آور عمل می کنیم؛ فقط بلدیم گریه مردم را در آوریم.»

احمدی نژاد : «ما یک کشور آزاد هستیم.»


سید حسین مرعشی: «احمدی نژاد نه فقط معجزه هزاره سوم، که معجزه هزاره چهارم هم هست.»

امام جمعه تبریز: «علت زلزله اخیر تبریز، اظهارات اعلمی نماینده تبریز در مورد سیدالشهدا بود.»

آیت الله خزعلی: «حجاب موجب بالا رفتن معدل دانشجویان میشود.»

عشق، علمی

دلایل علمی عاشق شدن
چه زمانی متوجه حضور کسی در قلب خود میشوید؟ عشق در کیمیای ذهنتان باعث چه رویدادی میگردد؟ و آیا عاشق شدن صرفاً طریقه ای طبیعی برای حفظ بقای نوع بشر است؟

ما نام عشق را بر آن می نهیم. عشق به مانند روشنای آفتاب حس میگردد. اما روح بخش ترین احساسات انسانها شاید همین راه حل زیبای طبیعت برای بقای نسل آدمیان و تولید مثل آنها باشد.
مغر توسط مجموعه ای از مواد شیمیایی اثر بخش، ما را در دام عشق گرفتار می آورد. تـصور بر این است که در حال گزینش شریکی برای خود هستیم، در حالی که ممکن است طعمه ای دلباخته برای دام دوست داشتنی طبیعت بیش نباشیم.
آنگونه که شما تصور میکنید نیست...

روان پژوهان نشان داده اند در حدود 90 ثانیه تا 4 دقیقه زمان لازم است تا شما درباره عشق کسی تصمیم گیری نمایید.

تحقیقات گویای این مطلب میباشند:
%55 از طریق زبان جسمانی علاقه پدید می آید
%38 از طریق لحن صدا و سرعت سخن گفتن
فقط %8 از طریق گفتگو عاشق میشوند
3 مرحله عشق
روانشناسان برای عشق سه مرحله پیشنهاد نموده اند: شهوت، مجذوبیت و تعلق. هر کدام از این مراحل بدلیل وجود هورمونها و مواد شیمیایی خاصی ایجاد میشوند.
مرحله 1: شهوت
این اولین مرحله عشق بوده و در هر دو جنس زن و مرد بدلیل وجود هورمونهای جنسی استروژن و تستسترون پدید می آید.
مرحله 2: مجذوبیت

زمانی شگفت انگیز، هنگامیکه به عشقی حقیقی مبتلا شده اید و بسختی میتوانید به دیگران فکر کنید. دانشمندان بر این باورند که سه انتقال دهنده عصبی اصلی در این مرحله دخیل میباشند: آدرنالین، دوپامین و سروتونین
آدرنالین
مراحل ابتدایی علاقمندی به یک فرد باعث فعال شدن واکنشهای استرس زا و افزایش سطح آدرنالین و کرتیزول در خون می گردد. این فرآیند تاثیر فریبنده ای در فرد ایجاد میکند: وقتی او را برای اولین بار می بینید بدنتان عرق می کند، قلبتان سریعتر میتپد و دهانتان خشک میگردد.
دوپامین
یک زوج تازه ازدواج کرده تحت معاینه مغزی قرار گرفتند و مشخص گردید که میزان سطح دوپامین که نوعی انتقال دهنده عصبی بشمار میرود در آنها بالا است. این هورمون از طریق رهاسازی حس شدیدی از لذت، باعث تحریک 'میل و رغبت' در شخص میگردد. این دقیقاً همان تاثیری است که بعد از مصرف کوکائین در مغز بوجود می آید!
نتایج آزمایشات دال بر وجود مقدار قابل توجهی از دوپامین در اغلب زوجین میباشد: افزایش انرژی، کاهش نیاز به خواب و غذا، حواس متمرکز و لذتی مطبوع در کوچکترین جزئیات رابطه.
سروتونین
و در انتها سروتونین، یکی از مهمترین هورمونها، که باعث میگردد بسیار زیاد به معشوقتان فکر کنید.
آیا عشق شیوه تفکرتان را تغییر می دهد؟

در یک بررسی علمی مشخص شد که در مراحل اولیه ایجاد عشق ( مرحله مجذوبیت ) نحوه فکر کردن دچار دگرگونی شگرفی می شود. از بیست زوج جوان که ابراز علاقه بسیار شدیدی نسبت به هم می نمودند، دعوت بعمل آمد تا مشخص گردد که آیا مکانیزم تفکر دائمی به معشوق در مغز با مکانیزمی که باعث بروز اختلال وسواس فکری-عملی میشود ارتباطی دارد یا خیر.
با تحلیل نمونه های خونی گرفته شده معلوم گردید که میزان هورمون سروتونین در زوجهای جوان با سطوح پایین این هورمون در بیماران وسواس فکری-عملی برابری میکند.
عشق نیاز به ناپیدایی دارد
افرادی که بتازگی عاشق هم شده اند صورتی خیالی، شاعرانه و ایده آل به شریک زندگیشان می بخشند، محاسنشان را بزرگ نمایی نموده و عیوبشان را می پوشانند.

همچنین زوجهای جوان، خودِ رابطه را نیز متعالی جلوه می دهند و تصور میکنند که رابطه شان از هر زوج دیگری صمیمی تر و زیباتر است. روانشناسان معتقدند که ما به چنین نگرش خالصانه ای نیازمندیم. این نگرش باعث میگردد، تا زمان وارد شدن به مرحله بعدی عشق، یعنی تعلق، در کنار یکدیگر باقی بمانیم.
مرحله 3: تعلق
تعلق ضمانتی است که زوجین را متعهد میکند برای بچه دار شدن و پرورش آنها به اندازه کافی در کنار هم زندگی کنند. دانشمندان تصور میکنند که دو هورمون اصلی در رابطه با ایجاد حس تعلق دخیل هستند: اکسیتوسن و واسوپرسین.
اکسیتوسین - هورمون نوازش
اکسیتوسین هورمونی قدرتمند است که توسط زنان و مردان در حیم ارگاسم ترشح میشود. این هورمون احتمالاً حس تعلق را عمیق تر نموده و باعث میگردد زوجین بعد از اتمام رابطه جنسی بیش از پیش نسبت به هم احساس نزدیکی کنند. مطابق با این نظریه، هر قدر زوجین بیشتر رابطه جنسی برقرار کنند، پیوستگی و صمیمیت بین آنها نیز بیشتر خواهد شد. اکسیتوسین هنگام زایمان نیز ترشح شده و به ایجاد پیوند عاطفی قوی بین مادر و کودک، کمک شایانی می نماید. یکی دیگر از وظایف این هورمون خروج اتوماتیک شیر از سینه مادر در هنگام گرسنگی کودک است.
یک استاد روانشناسی نشان داد که اگر ترشح طبیعی هورمون اکسیتوسین در گوسفندان و موشها متوقف شود، آنها تازه متولدین خود را پس خواهند زد.
بطور عکس، تزریق اکستوسین به موشهای ماده ای که هیچگاه رابطه جنسی نداشتند، باعث دوستی کردن آنها با نوزادان موشهای دیگر گردید. موشهای ماده این نوزادان را گونه ای مراقبت میکردند که گویی متعلق به خودشان است.
واسوپرسین
واسوپرسین یکی دیگر از هورمونهای مهم در مرحله تعهد بلند مدت است و بعد از رابطه جنسی ترشح میگردد.
واسوپرسین (هورمون ضد ادرار) به همراه کلیه ها جهت کنترل تشنگی کار میکند. نقش بالقوه این هورمون در روابط بلند مدت زمانی که محققان مشغول مشاهده رفتارهای موشهای صحرایی بودند مشخص گردید.
موش های صحرایی در روابط جنسی که لزوماً برای تولید مثل نبود، بیشتر شرکت میکردند. آنها همچنین - همانند انسانها - رابطه زوجیت مستحکم تر و پایدارتری را بنا مینمودند.
زمانیکه به این موشها داروی متوقف کننده اثر واسوپرسین خورانده می شد، بدلیل از بین رفتن صمیمیت و عدم مراقبت احساسی از جفت، ارتباط آنها با جفتشان بسرعت قطع میگشت.
و در نهایت... چگونه عاشق شویم
شخصی کاملاً غریبه را بیابید.
به مدت نیم ساعت اطلاعاتی صمیمی درباره زندگیتان در اختیار یکدیگر قرار دهید.
سپس به مدت چهار دقیقه بدون اینکه حرفی بزنید عمیقاً به چشم های هم خیره شوید.
یک روانشناس مشهور که در حال مطالعه دلایل عاشق شدن انسانها میباشد، از چندین زن و مرد درخواست کرد تا سه مرحله بالا را انجام دهند و متوجه گردید که بسیاری از زوج ها بعد از یک آزمون 34 دقیقه ای عمیقاً احساس مجذوبیت می نمودند. دو زوج مورد مطالعه وی بعدها با یکدیگر ازدواج کردند.

فرهاد

داستان عشق عجیب و غریب یک مرد و زن چینی، اخیرا رسانه‌ای شده است و توجه زیادی به خود جلب کرده است.
بیش از پنجاه سال پیش، «لیو» که یک جوان 19 ساله بود، عاشق یک زن 29 ساله بیوه به نام «ژو» شد. در آن زمان عشق یک مرد جوان به یک زن مسن‌تر، غیراخلاقی بود و پسندیده نبود.
برای جلوگیری از شایعات این زوج تصمیم گرفتند، فرار کنند و در غاری در استان ژیانگ‌جین زندگی کنند. در اول زندگی مشترک آنها بی‌چیز بودند، نه دسترسی به برق داشتند و نه غذایی، طوری که مجبور بودند از گیاهان و ریشه درختان تعذیه کنند و روشنایی خود را با یک چراغ نفتی تأمین کنند.
در دومین سال زندگی مشترک، «لیو»، کار خارق‌العاده‌ای را شروع کرد، او با دست خالی شروع به کندن پلکان‌هایی در دل کوه کرد، تا همسرش بتواند به آسانی از کوه پایین بیاید، او این کار را پنجاه سال ادامه داد
نیم قرن بعد در سال 2001، گروهی از مکتشفین، در کمال تعجب این زوج پیر را همراه شش هزار پله کنده شده با دست پیدا کردند.
هفته پیش «لیو» در 72 سالگی در کنار همسرش فوت کرد. «ژو» روزهای زیادی در کنار تابوت همسرش سوگوار بود.
دولت چین تصمیم گرفته که «پلکان عشق» و مح­ل زندگی این زوج را ح­فظ کند و آن را تبدیل به یک موزه کند.

هارمونی‌ام بهم ریخته


از وقتی در یاد دارم جهان من رنگ بود و صوت
صوت که نه بهتر است بگم: ریتم و هارمونی. و شاید این تنها نبرد میان من و جناب اشرف الحجاج پدر بود که وا غیرتا پای اسباب مطربی به خونه باز بشه
بعد از رفتن جناب پدر به دیار باقی
اولین خرید بزرگ زندگیم یک فقره ساز مورد علاقه‌ام بود
روحت شاد پدر اما نواختن من هرگز نه به مطربی رسید و نه از آبروی تو کم کرد
اما
اما آخر باری که پشت ساز نشستم یادم نیست کی بود. شاید یکسال پیش؟ شاید کمی هم بیشتر
امروز دلم خواست بنوازم. اما نواختنی در روحم جوشش نداشت. به هر نُتی که فکر می‌کردم لازمه نواختنش عشق بود. همان عشقی که همه خلاقیت را به جوشش می‌کشونه
عشقی که جوهر ریتم بشه و تو رو با خودش ببره و تو دیگر لحظه‌ای در بند نُت نباشی که با صوت شناوری
خدایا دیگه انگیزه‌ای برای هیچ چیز جز خوب کردن پریا برام نذاشتی
هرموقع که خواستی می‌تونی ویزا رو باطل و منو برگردونی به خونه که اینجا قفس بس تنگ است

۱۳۸۶ دی ۲۴, دوشنبه

دبیرستان مرجان، خیابان کاخ



سالی که پا به دبیرستان مرجان گذاشتم؛
مرد محبوب روز استیو آستین " مرد شش میلیون دلاری" بود. البته دلار هم دلار اون‌موقع
بیشتر بچه‌های مرجان از طبقه لوس و ننر زاد های وابسته به دربار و مجلس سنا و چمی‌دونم همان‌ها که هرگز در درس تاریخ یادنگرفتم بودند
دبیرستان مذکور صحنة تاخت و تاز این والا مقامات بود

اصلاح کنم که من فقط فامیل عزیز دردانة بانو مامقانی " مدیرة نامحبوب" و فوق العاده خشن دبیرستان بودم. وگرنه اصالتا گروه خونی و ژنم زمین باز و کشاورز زاده است. الهی شکر که این ژن یک‌جا باعث سرافرازی ما بود
القصه که
این دبیرستان که کم از باند مافیا نداشت و هر روز به دلیلی تیتر اول کیهان بود
با همه عظمتش یک دبیر ادبیات مکش مرگ‌مای خوش صدا ولی کوتوله داشت به‌نام" ابراهیم قاسم‌زاده " شاید چون کوتوله بود هرگز به چشمم نمی‌اومد؟
اما صادقانه ترین حرف اینه که من هنوز ه را از ب تمیز نمی‌دادم و قاسم‌زاده شبیه یکی از همون همبازی‌های همیشگیم بود. یادش بخیر حالا که عقل رس شدم چقدر خودنمایی‌های تارزان گونه در رفتار این محبوب نسل دهة هفتاد بود که با یک اشاره‌اش همه دبیرستان در حیاط متحصن می‌شدن
اما بگم از
" رویا " که دختر رئیس وقت" زندان... "بود که به اتکای پدر جولانی می‌داد و عاشق دبیر ادبیات که دو سال مردود شده بود که در کلاس ایشان باشه. یک لات به تمام ایار که وقتی در کریدورها راه می‌رفت دخترای نازک نارنجی خودشون رو به دیوارها می‌چسبوندن که خدایی ناکرده تئنه نزده باشن. منم که از اول مجسمه بلاهت بودم
یک در میون کلاس‌های جناب دبیر تعطیل بود چون
رویا به جای تکلیف نامه تحویل آقا می‌داد
حالا که خوب فکر می‌کنم
یا واقعا نسل قبل نجیب بودن
یا این آقا به این وسیله قیمت را بالا می‌برد
یا فهمیده بود قرار انقلاب بشه و بی مایه فتیره که البته بعیده
به هرحال رابراه با دریافت نامه‌های عاشقانه رویا به سبک استیو آستین" مرد شش میلیون دلاری " نیمکت بدقواره و سرد کلاس که همیشه بچه‌ها برای این منظور خالی می‌گذاشتن، بلند می‌کرد و می‌انداخت و گوشه کلاس و به بهانه قهر از کلاس می‌رفت و دبیرستان خر تو خر می‌شد
مملکتی که دبیرش این و شاگردش رویا باشه انقلاب نشه تعجب داره
همه از دم هالو پشندی
من هنوز نتونستم چیزی بگم و پیش بچه‌های این نسل مثل " جناب والا مقام خر" تو گل نمونم. حالا تو بگو یه عکسی تو ماه افتاده
تا قیامت بهت می‌خندن

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...