قدیما که ما با پتو و دود به سبک برادر دونخوان با هم ارتباط داشتیم، اوضاع بشریت بهتر بود
نمیتونستی بشینی به امید نامه رسان و ماهواره سنگی و مجبور بودیم به هم سری بزنیم
از احوال هم با خبر بشیم و دیداری تازه کنیم
با ورود مهپاره و جهان دیجیتال و موبایل از بستر تا موال با اساماس امورات وابسته تر شد
دیگه کسی کسی را نمیدید و پیامهای تبریک هم اساماسی شد
با فیسبوک و oovoo و گوشی اندروید و..............صبح تا شام میشه از احوال هم خبر گرفت
که البته رحمت به روح پدر خالقین آثار
اما فقط همینش خوبه
برای اشخاص راه دور
به چه درد من میخوره پیامکی که صد دست گشته تا به من رسیده؟
یا پیغامی که از فرط بیارزشی به تماس تلفنی هم راه نمیده و به اساماس ختم میشه؟
خلاصه که کل ساحری شنیدن صدا و دیدن و تازه شدن انرژیست
وگرنه که من با کلی آدم در فضای مجازی دوستم که فقط عکسی از اونها دیدم
خاص بودن چی میشه؟
القصه که از این بابت که ما میتوانیم دختمان را در دیار فرنگ ببینیم
و ساعت به ساعت احوالشان را معاینه کنیم، بسی مسرور و شادیم
اما همینقدر بس
زیر بار تعویض گوشی و ورود به جهان اینترنتی و .......... مداومت هر ثانیه نمیرم
که میشه همون وقتی که اینجا بود و کلی از دست هم حرص میخوردیم