سلام به روز تازه
سلام به آشتی کردن و مهرورزیدن
چند روزی خواب و خوراک نداشتیم چون سیاس نبودیم و نمیتونستیم رد وقایع را رصد کنیم
و اصلا از این که هیچ آیکیو برای درک سیاست ندارم هم ناراضی نیستم
چون یا باید ذهنی سیاس داشته باشی، یا ذهنی خالق و هنرمند
و در نتیجه من همیشه اینطوری فکم چسبیده به زمین و حیران وقایع هستم
فکر کن
تا یکی از دخترها صداش را بالا ببره، کل نظام زندگی ما بر هم میریزه
من عصبی میشم، اون از کوره در میره و کار میکشه به کل ساختمون
و از جایی که من مادر و قدرت تام نباید کوتاه بیام، مرغ یکپا باقی میمونه و کار میکشید به قهر از خونه و ترک نظام
چند سالیست پوستم کلفت شده و از کنار همه چیز به سادگی میگذرم و اجازه میدم تصور کنند پیروز ماجرا شدند تا...
به موقعاش که کار باز سر کوچهای که به من میرسه قفل میشه
و اونجاست که من برمیگردم به سمت خواستههای پشت سر مانده و احقاق حق مادری
اگر از اول سیاس بودم، شاید الان روابط بهتری با بچهها داشتم
و مجبور نمیشدم گردن کج کنم و بگم،
برای من بین شما دو تا تفاوتی نیست . هر دوی شما بچههای من هستید
یا به هر ضرب و زوری بخوام بهشون ثابت کنم:
من اونی که شما فکر میکنید نیستم
من مهربونم و هر دوی شما را دوست دارم و کار بکشه به دستمال یزدی
این اتفاقیست که در این هشت سال افتاد
کلی از بچهها رفتند و ترک وطن کردن و گروهی هم زیر 300 و فلان آب خنک میخورن چون یک نفر آدم سیاس در نظام نداشتیم و هر کی میخواست حرف خودش را به کرسی بنشونه
سلام به آشتی کردن و مهرورزیدن
چند روزی خواب و خوراک نداشتیم چون سیاس نبودیم و نمیتونستیم رد وقایع را رصد کنیم
و اصلا از این که هیچ آیکیو برای درک سیاست ندارم هم ناراضی نیستم
چون یا باید ذهنی سیاس داشته باشی، یا ذهنی خالق و هنرمند
و در نتیجه من همیشه اینطوری فکم چسبیده به زمین و حیران وقایع هستم
فکر کن
تا یکی از دخترها صداش را بالا ببره، کل نظام زندگی ما بر هم میریزه
من عصبی میشم، اون از کوره در میره و کار میکشه به کل ساختمون
و از جایی که من مادر و قدرت تام نباید کوتاه بیام، مرغ یکپا باقی میمونه و کار میکشید به قهر از خونه و ترک نظام
چند سالیست پوستم کلفت شده و از کنار همه چیز به سادگی میگذرم و اجازه میدم تصور کنند پیروز ماجرا شدند تا...
به موقعاش که کار باز سر کوچهای که به من میرسه قفل میشه
و اونجاست که من برمیگردم به سمت خواستههای پشت سر مانده و احقاق حق مادری
اگر از اول سیاس بودم، شاید الان روابط بهتری با بچهها داشتم
و مجبور نمیشدم گردن کج کنم و بگم،
برای من بین شما دو تا تفاوتی نیست . هر دوی شما بچههای من هستید
یا به هر ضرب و زوری بخوام بهشون ثابت کنم:
من اونی که شما فکر میکنید نیستم
من مهربونم و هر دوی شما را دوست دارم و کار بکشه به دستمال یزدی
این اتفاقیست که در این هشت سال افتاد
کلی از بچهها رفتند و ترک وطن کردن و گروهی هم زیر 300 و فلان آب خنک میخورن چون یک نفر آدم سیاس در نظام نداشتیم و هر کی میخواست حرف خودش را به کرسی بنشونه