میخوام برم بخوابم
اما فضولی که نه
طمع نمیذاره
دو دقیقه پیش دردم این بود ویپیان راه نمیده برم یه نخود بنویسم
دلم باز شه
حالا که راه داده، به شکل معجزه باید تهش رو در بیارم تا آرومم بگیره
عکس که نشد آپلود کنم
اومدم صفحه رو ببندم برگردم به رختخواب، ولی.... دل و به دریا زدم بلکه صفحهی اطلی را باز کنه
راه نداد
فقط دسترسی به داشبورد
کم مونده بود گوگل یه ایمیل فحش و ناسزا برام بفرسته
که بابا بیخیال
چهقدر حرص داری؟
با این حال و روزی که تو داری، به فرضم که باز بشه
از هیجان مردی...
همهی آرزوهاتون انقده کوچیکه؟
میخواستی بنویسی. نوشتی. چی دیگه از جونم میخوای؟