مجموعهي كارهايي كه با آگاهي در جهت استقبال از حال خوب، سال خوب انجام ميديمهمان ساحريست مهندسي، قصداسمش برای گوش، ایجاد التهاب میکنهاما در عمل تک تک ما در حال انجامش هستیماینکه تو یک لیوان آب رو هر روز در راس ساعتی مشخص از پنجره بریزی بیرونبا باور اینکه، این عمل موجب رسیدن تو به خواستهاست میشهمن ضامنکه رد خور نداره جواب میدهاصولن از جایی که ما از ارادهی خالقیم، جنس ارادهی ما از توجه اوستما هم کافیه چیزی رو باور کنیممیخواد سوسکی نشسته بر دیواریا دخیلی بر شاخهی درختداستان جنس باور ماست که کار میکنهمذهبییون بهش میگن ایماناما ایمان سپردن همه چیز بر عهدهی او و به راه خود رفتنه که باوری سخت عظیم میخواداما قصد مجموعهی رفتاری میشه که ما با نیتی مشخص، نظام مند و قویانقدر انجام میدیم تا راه رو مثل مته باز میکنهمثل کارهای این چند روزهی منبا آگاهی به اینکهذهن من ، جانم، تک تک سلولهام به این سنن خو گرفته و غیابش موجب دردسر میشهکه نه از سر باور من که از باب جبر چرا عاقل کند کاری اصلن؟ از امروز بسیار بسیار خوشنود و رضایتمندمامیدوارم سالم هم همینطور پایکوبان و رقصکنان به پیش برهبسیار سال تحویل دلچسب و مطبوعی بودو چیزی که حس نکردم تنهاییم بوداز هر آجر و هر خونه صدای عید بود و نور و رنگ و سرورحسی که هیچ کجای دنیا نیستپارسال فهمیدمعید یعنی اینجا بودنبه دست بوس خانم والده دویدن و عیدی گرفتنبا خانواده گفتن و خندیدنعید یعنی دیدن فامیل، حتا اگر سالی یکباراین جابهجایی پیوندگاه این عید دیدنیها که گاه مسخره هم میشهتو نرفته اون میآدباعث حرکت کانون ادراک در زمان میشه و خاطرات قدیمی و .... باور کن همهاش خوبه خدایا سالمان را بهمالمان را بیشاحوالمان را خوشلبهای پر خندهخواب پر آرامشراههای بس فراخنورانی و هموارهمراه امسالمان کن
آسمان فیروزهای تهران که مدتی نایاب بود رسید
اصلن فکرش هم نکن که عطر این شبد، گشنیز یا اسفناج کوچکترین شباهتی به چیزی که شما از مغازه میخرید داشته باشهگشنیز یعنی جاری شدن لذت در ریهیا طعم دزدانهی شبد خلاصه که نمیتونم باغچه داشته باشماما در همین ایوان طبقهی چند، مزرعه دارم حالش رو میبرممن با همین شادی های کوچک دل خوش میشومبا یک بغل امینالدوله به عشق میرسمبه ظهرهای تابستان و خلاصی از درسدوچرخه سواری بین میدان های کوچک نارمک
و بالاخره این هم سفرهی ساحری امسال
در ضمنمنکه اینم ، میشم مایهی امیدواری برخی از شما که میشه در سن حواهم، به فردا دل خوش بودسیل کن سفرهی هفت سین خانم والده که از همهی ما تنها تر و همیشه بزرگترین سفرهی اهل بیت در خانهاش کسترده شده این چیزها ربطی به سن و سال ندارهاینکه قدر هر آنچه که هستی را بدونیای سال نو بغل باز کن که من اومدم