یادت نیست؟
چهقدر از سر و کول هم بالا میرفتیم؟
سر کلاس گیس بافتهی منو از پشت میکشیدی تا زنگ تفریح خدمتت برسم؟
یادت نیست، با هم قد کشیدیم و بزرگ شدیم
با هم زنگ در خونهها رو میزدیم و فرار میکردیم؟
یادت هست، روی کاغذ مینوشتیم؛ من خرم و میچسبوندیم پشت دخترهای پر فیس و افادهی کلاس؟
یادته به بهونهی افتادن مدادت همیشه زیر میز بودی که یا صدات نزنه پای تخته
یا از اون زیر به پرو پای سپیدش که از مینی ژوپ پیدا بود نگاه کنی؟
یادته تو محل اگه یکی بهم چپ نگاه میکرد، هیئتی میریختین سرش؟
یا ایام محرم یادت هست نذری مخصوص میآوردین دم خونه؟
یا صبحهای خیلی زود هول هولی مشقهای ننوشته رو توی حیاط مدرسه رج میزدیم
یادته چهقدر دعا کردیم معلمه یه چیش بشه تا یه نفس راحت بکشیم
یادته با هم از زیر درس در میرفتیم
ما که هموناییم
سی چی عوض شدیم؟