۱۳۸۵ تیر ۱۳, سه‌شنبه

تقدس زادگان




در بارگاه خداوندگار پدر , روزي مادر ايزد بانو كه به تازگي از توهم باكره زايي به در آمده بود و پدر خداوندگار مان را به بالين ايزدي خويش پذيرفت
براي رهايي از شرم نا مقدس بودنش
شبي در رويا ديد : بزودي قديسه اي متولد خواهد شد
من , نام
روزي هم اين توهم به سراي من پای كشيد .
خود كه قديسه زاده شده ام , قديسه اي هم خواهم زاييد
اما چون اصولا از بند و بست تاهل بيزار بودم
تصميم گرفتيم تا پوز ايزد بانوي مادر را زده
هم باكره زاييم و هم قديسه
به همين اوهام نه باكره زا شديم و نه قديسه اي به دنيا آورديم
هر چه صبر كرديم جبرئيل از هيچ ديواري وارد نشد
از آب هيچ چشمه مقدسي هم بارور نگشتم .ا
حال تنها در جستجوي تولد دوباره خويشم كه از شوق تقدس , باكره عشق مانديم و طعم خوش زندگي را نچشيديم
حال , سركوب ها را كجا گذاريم؟

خالق و ابليس


سلام به مهربوني ,سر آغاز همه نداشته هاي عصر حاضر..ا
بي هيچ طعمي كه امروز خيلي تلخم
چي ميشه وقتي چشم باز مي كنيم , موضوعي خوشايند و دوست داشتني داشته باشيم؟ بتونیم با فكر به آن روزي زيبا و شيرين را شروع كرد ؟
چرا در تمام سال هاي رفته عمر, نشد يك سوژه پاك و مطهر پيدا كنيم! با فكرش شب به بستر رفت و صبح چشم باز كرد!ا
چرا نبايد اين داشته ي به اين كوچكي را , داشت ؟
ارتباطي با عصر اتم هم نداره , نهصد سال پيش اين رفيق شفيقم گفته بود : دي شيخ با چراغ و اينا ....... تا , يافت مي نشود جسته ايم ما!ا
.همان شعرمعروف كه همه مي شناسيم
اين انسان اشرف مخلوقات ( نفخه فيه من الروحي ) را , خداوند عالم در كدام بخش هستي آفريد كه نه مولانا در آن زمان و نه سيب تلخي در عصر حاضر با او ملاقاتي نداشت ؟
اينجا بايد به حكمت ابليس پي برد يا به , حكمت الهي ؟
از قرار اين حضرت ابليس , (آپ - گريت ) تر از خالق بود و از هر چه هست , بيش از او مطلع ؟ البته حق داشت!ا
خدا فقط مي تواند در فكر خلقت , يا به زبان امروزه , بساز و بندازي باشه ! آمار از دستش رفت و فقط مي سازه , گور پدر , نتيجه كه چي مي سازه , مي سازه كه هميشه و همچنان خالق بماند ؟ ! ا
اين فلك زده هايي هم كه ساخت , براي بندگي و سر سپردگي , مالي از آب در نیامدند ؟ پس به چه عشقي تند و تند انسان خلق مي كنه , آن هم همه از مدلي قديمي و تكراري ؟ ! ا
. ! اگر دستم به او مي رسيد , مدتي مي فرستادمش , گوانتاناما تا قدر عافيت دستش بياد
اگر اين ديده بان سازمان ملل ,سرش زير بغل خدا نبود و حساب نمي برد , روز قيامت مي دادم خود , خدايي اش را محكمه كنه ! آخه بابا , با اين حكمت بالغه گندش را درآوردي ! ا
چه كسي بايد جوابگوي ستمي كه بر انسان ازباب خلقت ناقص تا جنايت و بدي هاي هر لحظه زندگي او باشه ؟
روز قيامت شما را چه كسي مواخذه خواهد نمود , حضرتا !!!!ا

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...