۱۳۸۶ آبان ۴, جمعه

بنفش خنثی


دروغ چرا. اکثر برو یچه‌ها اینجا میان چون در پی واژه‌های سپید از جنس نور هستند
کلماتل که بودن و خدای‌گونه بودن را یادآوری می‌کنه و امید می‌ده. همه چیز یک چرخه‌ است که این نیز بگذرد
گاه آدم اصلا نباشه بهتره تا ناتمام یا پا درهوای متمایل به دردسر. گاه نبودن‌ها چاره ساز تر از بودن هاست. منم یه جورایی دچارم. مثل ماهی که دچار آبی دریا شده
می‌فهمم سخت مشغول ترسیم و بازیابی خود جدیدی هستم که چون هنوز کامل متولد نشده ازش هیچی نمی‌تونم بگم
وقتی هم که می‌خوام چیزی بگم، مودم مود بنفش خنثی است
بعد فکر می‌کنم، خب هیچی نگم. تازه توهم پیش میاد
جای تازه سرش گرم شده
دچار افسردگی مزمن شده
یا داره هی قایم‌باشک بازی می‌کنه
همه گاهی یه جورایی می‌سوزیم و آب می‌شیم. همان‌جا سرچشمة فضیلت ماست. کافی است وا نداد و همان‌جا با امکانات جدید و هویت تازه دوباره متولد شد و رشد کرد

۱۳۸۶ مهر ۲۹, یکشنبه

علیک سلام برادر


پناه می‌برم به خدا از شر وسوسه‌های این اولاد لیلیت
موضوع می‌دونی چیه؟ خب من الان می‌گم. تو هم می‌فهمی
حسد. سرکوب. عقده‌های تلمبار شده بر هم . نکبت و سیاهی حاکم شده بر قلب
یر روح و جان
حکومت ذهن ابلیس برانسان
چرا حرف دهن من می‌ذارید. هنوز دنیا زیباست، انسان کامل و در مسیر خداوندی و من یکی از اونها که از پس لوسی های ذهنم و وسوسه امثال شما هنوز نرهیدم
با چهارتا گلدون دست و پا گیر حبس می‌شم
کوپن آبیاری چهار روزه اعلام شده
دارم می‌رم سفر
با ماشین
نه نوشهر
گفتم ممکنه اونجا دسترسی به نت نباشه و نتونم جواب ایمیل برادر نازنین گرامی که نمی‌دونم پدرم کی دستور سفارش این‌همه برادر برای من داده را بدهم
انسان آمده تا به بُعد هشت انرژی یعنی بُعد الهی برسه
من دست‌و پا چلفتی و لوسم
از بچگی عزیز دل پدر بودم. بعد از بیست و هشت سال از مرگ پدر همچنان لوس موندم. نمی‌تونم. یعنی هنوز یاد نگرفتم. در غار چگونه شاد زندگی کردن را
زنانگی در پشت دیوارهای بسته
در تنهایی، برای کی خدا بودن را
من کم دارم. ربطی به برداشت‌هام از دنیا و خداوند نداره
هیچ‌یک را هم پس نمی‌گیرم. راست می‌گی، منو ببین
تو نکن

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...