و تو را ترسی شفاف فرا میگیرد
یک به یک تعلقات خاک رفتند و من هنوز هستم
انقدر خبر تلخ و ناگهانی بود که، نتونم سکوت کنم
خسرو شکیبایی آقای صدای پای آب رفت.
تنها حسی که از شنیدن خبر داشتم، مبهوت در ناکجای صدایش شناور شدم و زیر لب تکرار کردم
رفت!
و من در این ابهام بین آمدن و رفتن شناورم
یادت سبز خسرو که یادمان انداختی
صوت هست و
نگاه معنا دارد
اندیشه باروراست و میزاید
دستها گرم و تمنا دارند
به سکوت بین جملهها گوش فرادهیم و از پشت نفسها
امید بچینیم
که عشق
هست
همچنان که تو بودی
وداع با یادوارة روح بزرگش ساعت نه صبح یکشنبه، سی تیر از برابر تالار وحدت
شکیبایی صبح جمعه ۲۸ تیر ماه در سن ۶۴ سالگی به علت ایست قلبی در بیمارستان پارسیان تهران درگذشت. وی مدتی دارای سرطان کبد بود بر اساس گزارش تیم پزشکی بر اثر سرطان فوت نموده است.
یک به یک تعلقات خاک رفتند و من هنوز هستم
انقدر خبر تلخ و ناگهانی بود که، نتونم سکوت کنم
خسرو شکیبایی آقای صدای پای آب رفت.
تنها حسی که از شنیدن خبر داشتم، مبهوت در ناکجای صدایش شناور شدم و زیر لب تکرار کردم
رفت!
و من در این ابهام بین آمدن و رفتن شناورم
یادت سبز خسرو که یادمان انداختی
صوت هست و
نگاه معنا دارد
اندیشه باروراست و میزاید
دستها گرم و تمنا دارند
به سکوت بین جملهها گوش فرادهیم و از پشت نفسها
امید بچینیم
که عشق
هست
همچنان که تو بودی
وداع با یادوارة روح بزرگش ساعت نه صبح یکشنبه، سی تیر از برابر تالار وحدت
شکیبایی صبح جمعه ۲۸ تیر ماه در سن ۶۴ سالگی به علت ایست قلبی در بیمارستان پارسیان تهران درگذشت. وی مدتی دارای سرطان کبد بود بر اساس گزارش تیم پزشکی بر اثر سرطان فوت نموده است.