۱۳۸۷ تیر ۲۸, جمعه

آقای صدا، رفت


و تو را ترسی شفاف فرا می‌گیرد
یک به یک تعلقات خاک رفتند و من هنوز هستم
انقدر خبر تلخ و ناگهانی بود که، نتونم سکوت کنم
خسرو شکیبایی آقای صدای پای آب رفت.
تنها حسی که از شنیدن خبر داشتم، مبهوت در ناکجای صدایش شناور شدم و زیر لب تکرار کردم
رفت!

و من در این ابهام بین آمدن و رفتن شناورم
یادت سبز خسرو که یادمان انداختی
صوت هست و
نگاه معنا دارد
اندیشه باروراست و میزاید
دست‌ها گرم و تمنا دارند
به سکوت بین جمله‌ها گوش فرادهیم و از پشت نفس‌ها
امید بچینیم
که عشق
هست
هم‌چنان که تو بودی

وداع با یادوارة روح بزرگش ساعت نه صبح یکشنبه، سی تیر از برابر تالار وحدت


شکیبایی صبح جمعه ۲۸ تیر ماه در سن ۶۴ سالگی به علت ایست قلبی در بیمارستان پارسیان تهران درگذشت. وی مدتی دارای سرطان کبد بود بر اساس گزارش تیم پزشکی بر اثر سرطان فوت نموده است.

۱۰ نظر:

  1. All I can say is nothing because your blog is not interesting to read.

    پاسخحذف
  2. عمو خسرو هم رفت
    عمو خسرو كه پاي آينه از سهراب مي گفت و از هنر وعشق و معرفت
    عمو خسرو كه وقتي دعوا مي شد لبخند مي زد و به سكوت وا مي داشت امروز پيامهاي تسليت چون ناقوس كليسا گوشي همراهم را مدام مي لرزاندند از طراحان صحنه ولباس تا طراحان گريم و هنرپيشه ها و گريه گريه گريه آري عمو خسرو هم رفت

    پاسخحذف
  3. چقدر حیف شد...

    ما نگاه میکنیم و میگذریم و تموم میشه


    یعنی اون روز میرسه؟؟؟؟؟

    روحش شاد باشه

    پاسخحذف
  4. افسوس که صدای عاشق ریرا اینبار نشانیش را در خوابی به وسعت ابدیت گم کردو دیگر نمی آید

    پاسخحذف
  5. migama, bad nist har az chand gahi tahrif biavarid yek "halam khobeh " ya " halam badeh" inja benevisid ta had aghal az ahvaleh shoma ba khabar bashim, ta agar kasi porsid az sibh ( shirin o talkhesh aslan mohem nist) che khabar bedonim che javabi bedim,...
    hala gahr hasti! , harf ke mizani?

    پاسخحذف
  6. بی قرارم
    هنوز هم باور ندارم
    که رفته
    چله نشین او هستم
    به سفالین هم بیا

    پاسخحذف
  7. سلام تلخ جان

    آخر کجایی تو که ما را در این مکانه خلوت اینگونه تنها رها کردی؟

    به خاطر ندارم تا به حال این چنین به مکانی دل بسته باشم...
    شاید خود را در اینجا پیدا کرده باشم... نمی دانم ...

    آری من طعم این سیب تلخ را دوست دارم...
    کاش اینجا بود کاش...

    پاسخحذف
  8. تو کجائی ؟؟؟

    میشه بدونیم؟؟؟؟

    ندائی بده خاله خانوم....

    پاسخحذف
  9. نوشته هاتون را خوندم بسیار لطیف هستند

    پاسخحذف

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...