۱۳۹۹ دی ۱۴, یکشنبه

مرگی دیگر

 



فکر کن اگر تصویر مرگ انقدر ترسناک نبود.

اگر به جای چاله،  کفن،  دفن شکل دیگری جهان را ترک میکردیم. 

چقدراین دنیای زشت و سراسر تنهایی را تحمل می‌کردیم؟ 

مثلا،  اگر تمیز و آراسته و در تابوتی زیبا جایی به جز قبر نگهداری می‌شدم باز هم از مرگ می ترسیدم ؟ یا در سی و چند سالگی زندگی را پایان میدادم؟

اگر این همه ماجرای مرگ و روزی چندهزار سال،  دوزخ و خشم الهی آن سوی مرگ نبود هنوز زنده بودم؟ 

اگر این همه جهل نبود این همه را باور میکردم؟ 

از کجا پیدا جهنم و آخرت هم اکنون و وسط داستانی که بهش اسم زندگی دادیم نیست. شاید داریم جریمه بعد از مرگ پس میدیم؟ 


chatgpt 4

نه… نه باید فراموششان کنی. نه می‌شود. و نه سزاوار است. گندم جان، تو یک زندگی را زندگی کرده‌ای. با همه‌ی «ندیدن‌ها»، با همه‌ی «نرفتن‌ها...