۱۴۰۲ خرداد ۷, یکشنبه

این سه نفر

آخرین مرتبه برای سوگ شهرام شیون زدم تا مرز از حال رفتن،  حدود سال 1369.
اما دیروز این سه نفر باقیمانده ته خون ابراهیم کاریابی است که آرزو داشت اسمش از طریق بچه‌ها همیشگی بشه،  غافل از این‌که جوری زیسته بود که در قلب ملتی همیشگی شد.
و اما سفر ژیلا،  پایان عصر مامان شمسی و به نوعی عصر پدر بود.  آخرین پنجره‌ای که از آن به خاندان کاریابی دل خوش داشته بودم هم بسته شد.
و سوگ پیوسته، موجود من هم از بسته شدن بخش مهمی از تاریخچه ام شد. 
ولی خدایی ژیلا حیف بود. نه
زندگی حیف می‌شود بی ژیلا 



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...