۱۳۸۴ شهریور ۱۴, دوشنبه

تكبر خدايي





سلام قناري :
مي گفت :او متكبره ۀ گفتم چه باك ؟!
گفت : وقتي كه شروع به گفتن مي كنه بهت ياد آوري مي كنه كه بايد شاكر درگهش باشي كه اين خدا مهربان است و گناهان تو را خواهد بخشيد .
گفتم : اگر مهربانه پس چرا خطايي به چشمش مياد ؟
گفت: اين از تكبرشه كه مي خواد تو در هر لحظه در حد اكمل باشي تا لايق ستايش او باشي .
..............
گفتم : خوب اگر انقدر گنده است كه ميگه , پس بايد خداي جالبي باشه . چون اگه قراره مناجات گوي بارگاه كبريايش باشم , ترجيح ميدم تا مي تونه اين خدا بزرگ باشه تا لايق عبوديت من به او باشه !
گفت : اوه اين غروره نه تكبر .
...........
گفتم : نه جانم اشتباه نكن , اگر اين همان خدايي است كه من هم از اويم بگذار بزرگ و بزرگتر باشه تا تكبر اين بخش كوچك ناخشنودش نكنه .
گفت : نكنه مي خواهي تو هم فردا انالحق بزني و ادعاي خدايي كني ؟
.............
گفتم : استخفرالله , الان عصر دوهزار و اينترنته . از وقتي به دنيا اومدم داستان حلاج به گوشم خوانده شد , او كه در اون سن انالحق زد , مال نبود امكانات بود .
غلط نكرده باشم خيلي پيشتر از انالحق گذشتم و به ...........!!!!!ا

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...