۱۳۸۵ فروردین ۲۳, چهارشنبه

چگالي عشق





سلامي به طعم گلابي

سالها پيش به فرمان پدر خداوندگار در بارگاه الهي ثبت و ايجاد هر گونه عشق و عاشقي ممنوع شد , طبق تعرفه هاي بارگاه و با كسب مجوز رسمي از وزارت ارشاد , گاهي اجازه اي محرمانه صادر شد .ا
از ساليان دور كه ,مجوزم باطل شد و مردود شمرده شدم خيلي گذشته !ا
::::::::::::::::
مادر ايزد بانو يمان هم در , عاشقي ما را تخته كرده و پنبه اش را از گوشمان خارج .ا
من هم مثل بچه آدم پذيرفتم كه عشق براي من يكي بي فايده است و بايد به وظايف مهمتري برسم . حال شرح اين وظايف خود داستاني است كه شايد بتوان با اوراقش قيفي ساخت و تخمه ژاپني در آن ريخت و در كنارش فيلمي ديد , بهتر از وظايف من ! ا
::::::::::::::
به هر شكل و حال كه بود به توصيه خاله جان ونوس , تصميم بر اين شد كه نهاني رد پاي عشقي را پي گير شوم .ا
از اولي به آخري هر چه بود عيبي داشت . يا كچل بود و من دوست نداشتم , يا بيسواد .... بشمرم به تعداد مردهاي واجد شرايط معايبي وجود خواهد داشت كه كل پرونده عشق را به حال تعليق و من روز به روز افسرده تر شدم . ا

بارگاهي در همسايگي مان وجود دارد متعلق به عمو جان هركول است و اخيرا پسراني مه پيكر و سيمين روي به آنجا رفت و آمد مي كنند . مدتي از پشت پنجره زاغشان را چوب زديم و موضوع كسل كننده از آب در آمد . ا
ديشب به اين نتيجه رسيدم كه :ا
.......
آنقدر برايم عشق هاي آرماني ترسيم كردند , به كل معنا و شكل عشق از يادمان رفت و توان عاشق شدن از كف بداديم !ا
حالا من ماندم و هزار و يك شكل ديده و به نتيجه نرسيده باطل و كهنه كه به جايش ذره اي نان ندهند چه به جان دهند !!!ا
عشق ديروز راه امروز را بسته و من در گذشته به جا مانده و اين را نمي بينم . چه غم انگيز است كه روز و شب را به انتها بسر بري بي اميد و عشقي كه تو را صبح زودتر از بستر جدا و نيروي قدم هايت باشد براي باقي روز .ا
حتي شنيدن موزيك را با يادي در دل بيشتر دوست دارم يا نگاه كردن به يك فيلم يا خريد از بازار .ا
عجب معجزي است اين لاكردار , كه چگالي آن را با هيچ ضريب و مقياسي نتوان شمردن .ا
بعد از چگالي انفجار بمب اتمي بزرگترين چگالي , چگالي عشق است .ا
خدوندگار بارگاه هاي بالاتر مرا هر چه زودتر به حدوث عشق در چرخه گرانش زندگيم برسان و چگالي عشق را از لحظات سرد و شبانه سياره ام دريغ مدار !!!!ا

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...