۱۳۸۴ بهمن ۱۱, سه‌شنبه

روياي خوشبختي



يك روز بيدار ميشيم شاديم , يك روز افتضاح ! يك روز مال ماست يك روز نيست ! ا
تا حالا شده به اين فكر كني اين چه چيزه كه ما را شاد يا غمگين مي كنه ؟
امروز يك جلسه خصوصي بين من و خودم داشتم , آخرش فهميديم :ا
من از نبود تجارب ديگران غميگينم , نبود عشق يا آقاي شوهر , داشتن بچه يا نداشتن آن ! ا
بزرگترين كشف امروز اثر و رد پاي گذشتگاني است كه روياي سرزمين ما را نوشته اند و من امروز در عصر دوهزار همچنان اين قاب رنگ و رو رفته را به سيينه مي فشرم كه يادگار نياكان من است , نه خود من !ا
باور كن ! كي گفته همه بايد با ازدواج شاد بشوند ؟
كي گفته بچه داشتن يعني نهايت خوشبختي ؟
يا داشتن و نداشتن مدارك تحصيلي و يا خانه و ماشين و چمي دونم هر چه كه رنگ پول داشته باشه .ا
اشتباه نكن پول ابزار خوبي است , منهم ندارش نيستم . اما در عين داشتنش هم شاد نيستم !ا
وقتي عاشقم مدتي همه چيز تغيير مي كنه و بعد دوباره عادي ميشه و رنگ و بوي عشق ميره , چون شايد شبيه عشق هاي ديگران مثلا شمسي خانم يا زي زي جون نيست ؟
چرا من هنوز نمي دونم چه چيز رويايي است كه من براي آن به جهان پا گذاشته ام ؟
تا كي بايد با الگوهاي چهارصد سال پيش احساس خوشبختي و شادي داشته باشيم ؟ مگر آنها از اوضاع و احوال ما در اين عصر آگاهي داشتند ؟ با اين ترشي هفتي بيجار ماهواره و اينترنت كه همگي بين آرزوهاي هزار رنگ مردم جهان خودمان را هم گم و فراموش كرده ايم ؟
خانم بريتني با اينهمه سر و صدا وضع حمل مي كنه , بعد مي خواني كه خانم دوباره تازه نامزد كرد !ا
نيكول كيد من براي پوز زني شوهر قبلي با يكي نامزد مي كنه و قراره براي هزارمين بار ازدواج كنه !ا
خدايي اش ما زندگي مي كنيم , يا اينها ؟
تنها نجات حال من عشق است !ا
بي تملك و خودخواهي , تو چطور ؟

۱ نظر:

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...