۱۳۸۵ تیر ۱۸, یکشنبه

سفر


زندگي همواره در تداوم و جوشش است , نه مقصد معنايي دارد و نه مسير , هدف صرفا سفر كردن است
مي توان بي حركت ايستاد و در گذشته زندگي كرد .ا
مي توان در تصورات آينده سير كرد , اما هدف هيچ يك از دو بعد زمان نيست , نه گذشته و نه آينده .ا
تنها حقيقت ملموس حال و اكنون است , زيارت مقدس من با من . من در حال رشد و تغيير را نمي توان در زمان محدود نگهداشت .ا
او همچون آب روان , جاري , لطيف و شفاف است كه به اعماق سفر مي كند . سر به بالا ندارد كه به درون مي رود و از انحناي بسيار راه مي گذرد تا به مركز زمين و سفره هايش بپوندد .ا
مقصد اهميت ندارد كه اين چگونگي گذار است كه مهم مي ماند . فرض كن همين حالا به مقصد رسيده اي و ميوه عشق را چيدي , به ذوق و كدام اميد صبح را دوباره آغاز مي كني ؟
حالا ديگر همه جا رفته اي و همه چيز ديده اي در پس آنهمه تعجيل حالا ديگر جايي براي رفتن نيست ......! هدفي براي رسيدن ...!ا
اينهمه اميد و هيجان در طي راه داشتي و حالا رسيدي , بعد از اندكي استراحت بايد كدام جاده را آغاز كني كه زندگي دفتر خاطرات زمين است با ما !!!!ا

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...