بهار یعنی
زندگی و نفس کشیدن در مجاورت این ایوان
نمیشه،
نمیتونی
عطر این امینالدولهها را بفهمی و به یاد ایام خوش کودکی نباشی
کوچههای مهربان و
دیوارهای لبریز از یاسها
و کودکی که
همه چیز تازه بود و عطر خوش آزادی میداد
حتا در خواب زورکی بعد از ظهر
که مجبور بودیم از پنجره جیم بزنیم به حیاط و شاید بعد به کوچه
مهم نیست کجا باشم
مهم این است که هر جا میرم گلها را ، یاد عطوفت و سادگی را
عطر خوش خانواده را میگسترانم
و آنجا بهشت من میشود
زندگی و نفس کشیدن در مجاورت این ایوان
نمیشه،
نمیتونی
عطر این امینالدولهها را بفهمی و به یاد ایام خوش کودکی نباشی
کوچههای مهربان و
دیوارهای لبریز از یاسها
و کودکی که
همه چیز تازه بود و عطر خوش آزادی میداد
حتا در خواب زورکی بعد از ظهر
که مجبور بودیم از پنجره جیم بزنیم به حیاط و شاید بعد به کوچه
مهم نیست کجا باشم
مهم این است که هر جا میرم گلها را ، یاد عطوفت و سادگی را
عطر خوش خانواده را میگسترانم
و آنجا بهشت من میشود
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر