۱۳۹۱ اردیبهشت ۱۶, شنبه

مرور در طبرستان



این نوک شیرونی اتاق منه
که الان در همین اتاق و پشت به همین کوه نشستم و گهگاهی اتاق بعد از غرشی غریب می‌لرزه و 
نوری جادویی به اتاق ضربه می‌زنه
صدای رعد کبیری سینه‌ی کوه را می‌لرزونه و تا اعماق وجودم می‌ره 
دلم می‌خواد چراغ رو خاموش کنم و خودم رو به این رعد جادویی بسپرم ولی نمی‌شه
نمی‌شه چون تهش انسانیم
من آدمم روی دو پا دارای یک فقره ذهن مادر فلان که می‌دونم هیچی نیستم اگر
این شیرونی همین حالا از معادله‌ی روزگار حذف بشه
نقطه‌ای در دل طبرستان عظیم که ذره‌ای‌ست در نقشه‌ی ایران و ایران در جهان و من چه بی‌نظیر می‌لرزم
وقتی بی‌مهابا نعره می‌کشه
مثل همین چند ثانیه‌ی پیش
سلول‌هایترس جانم را شیرین و عسلی کرده
من نقطه‌ای از این کیهانم که 
فقط خودم می‌دونم کجای بهشت نشستم و به ثانیه‌های گذر عمرم با لذت لبخند می‌زنم
لبخندی غرور آمیز
من الان در حال تجربه‌ی لذتی عظیمم که حتا نمی‌شه توضیح‌ش داد
و همین من در تهران به عادت‌هاش می‌چسبه و با هزار کلک و زور خودش رو وادار به قصد جاده و آزاد می‌شه
وقت آزادی می‌فهمم از چیزی آزاد شدم که در اون موقعیت نمی‌بینم
از فردا مرور دوباره را شروع می‌کنم
همون کار دردناکی که همیشه می‌ترسی انجامش بدی چون همه‌ی خریت‌هات رو نشونت می‌ده
و یه جایی درد می‌گیره که حتا خودتم می‌خوای حاشا بکنی
ولی یه مرز داره بعد از مرور دوم سوم
تو با لذت می‌ری سراغش
می‌دونی چه حال خوبی پشتش منتظره
از فردا لیست تمام این هشت ماهی که نشد این‌جا با خودم خلوت و مرورش کنم تهییه می‌شه
و من در ایوان به سمت ساحل
به مرور خواهم نشست






توی این فاصله که عکس بالا آپلود بشه
باران گرفته
از اون مدلای رگباری که شلاق می‌زنه به شیروانی‌های خانه
ادراک انرژی باران
باز باران با ترانه 


راستی از این بانو بگم
این بانو قدیمی‌ترین درخت این باغ که از یادگاران ایامی‌ست که این باغ از جنگل به باغ مرکبات تغییر کاربری پیدا کرده
از همه‌جای باغ نگاهت می‌کنه
عصر که میشه با باد باغ رو روی سرشون می‌گذارند
باد با نرمی از بین برگ ریزه‌ها عبور می‌کنه
و زنگوله‌های سایش برگ توسط باد ذهنت رو می‌دزده
و عجیب‌تر این‌که
حتا گاه در تهران هم چشم می‌بندم و بانو را نگاه می‌کنم
کلی بهم آرامش می‌بخشه




وای چه رعد و برقی همه‌ی خونه رو لرزوند


یک کشف تازه
وقتی آسمون داره غرغر می‌کنه که یهو داد و بیداد رو راه بندازه
طبیعت از رعب لاله مونی می‌گیره
با آروم شدن انرژی محیط و خاموشی رعد، بارش شروع می‌شه
بلافاصله صدای قورباغه و بلبل جنگلی هم بلند می‌شه که 
آواز می‌خونن
تا رعد بعدی 
قبل از شنیدن صداش یک سکوت حاکم می‌شه که تو می‌تونی آغاز غرش آسمان را درک کنی
خداجون، قربونتم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...