آخ که چه جمعهای
حال کردم تا پوست
فکر کن!!
چشم باز کنی و ببینی دخت خانه با نان سنگک داغ از در دربیاد
دو تا بذاره روی میز و به هر طبقه یکی بده
بعد حضرت خانم والده را هم وعده بگیره برای صرف صبحانه در ایوان سبز و مصفای خانه
همراه با طنین دلنشین پیانوی انوشیروان روحانی
عطر امینالدوله و نسترن، دیدن رزهای سرخ و بنفشههای بسیار
شنیدن صدای گنجشکان و آواز مرغانی که نمیدونم از چه نوعی هستند
همه و همه باز سازی کودکیهای من و کودکیهای خودش
خلاصه که ما که به هیچ ضرب و زوری به هیچی این زندگی
وا ندادیم و نمیدیم
شما چهطور؟
باید با همهاش جنگید
زندگی مسیری سراسر مبارزه است و پیروزی
اونی هم که وا می ده
با همون میره
و ما که اصولا اهل وا دادن نیستیم
همینطور که داشتیم چای بعد از شیرین را مینوشیدیم
قیچی را برداشت و افتادم به هرس نسترنها
سر شاخههای چیده را هم سپردم به دستان باغبان قدیمی خانه
حضرت مادر
قلمهها در گلدان تازه جا خوش کردند و قصد من برای سبزی و حیات
جریانی تازه یافت
با خواست و پر اقتدار
ما هستیم.
از روح او و از این آزمون هم سر بلند برخواهیم خاست
حال کردم تا پوست
فکر کن!!
چشم باز کنی و ببینی دخت خانه با نان سنگک داغ از در دربیاد
دو تا بذاره روی میز و به هر طبقه یکی بده
بعد حضرت خانم والده را هم وعده بگیره برای صرف صبحانه در ایوان سبز و مصفای خانه
همراه با طنین دلنشین پیانوی انوشیروان روحانی
عطر امینالدوله و نسترن، دیدن رزهای سرخ و بنفشههای بسیار
شنیدن صدای گنجشکان و آواز مرغانی که نمیدونم از چه نوعی هستند
همه و همه باز سازی کودکیهای من و کودکیهای خودش
خلاصه که ما که به هیچ ضرب و زوری به هیچی این زندگی
وا ندادیم و نمیدیم
شما چهطور؟
باید با همهاش جنگید
زندگی مسیری سراسر مبارزه است و پیروزی
اونی هم که وا می ده
با همون میره
و ما که اصولا اهل وا دادن نیستیم
همینطور که داشتیم چای بعد از شیرین را مینوشیدیم
قیچی را برداشت و افتادم به هرس نسترنها
سر شاخههای چیده را هم سپردم به دستان باغبان قدیمی خانه
حضرت مادر
قلمهها در گلدان تازه جا خوش کردند و قصد من برای سبزی و حیات
جریانی تازه یافت
با خواست و پر اقتدار
ما هستیم.
از روح او و از این آزمون هم سر بلند برخواهیم خاست
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر