سیزده میلیارد و هفتصد و پنجاه میلیون سال پیش گفتی باش
بر منکرش لعنت که مام شدیم
فقط، فقط امیدوارم خودت بدونی چه خوابی برامون دیدی ؟
یا چه برنامهای برای این نژاد بشری در ارادهات رقم زدی
ولی اگر به خودم هم حالی میکردی دقیقا برنامهات چی بوده و یا چی هست
شاید ما بندگانت با همکاری بسیار بتونیم در پیشبرد اهدافت قدم برداریم
من یکی رو سرویس کردی
میشه لطفا بگی چه برانامهای برامون داری؟
بلکه ا مید از این جهانت برداریم و قصد مرگ کردیم
چون نه گمانم با این همه حفره و چاله چولهای که در مسیرم قرار دادی
راه به قصد آزادی از بشر بودن بکشه
از همین حالا گفته باشم، کل هوم هر چی انرژی حیاتی داشتم این چند سال گذشته خرج شده و توانی برای مبارزه و قصد آزادی نمونده
از صبح به صد قلم انواع مرگ فکر کردم
همینطوری محض خنده،
یه وقت جدی نگیری شما همهاش زیر سر کمبود انرژیست و نفوذ ذهن بیگانه که اندیشهای جز مرگ و تجاوز ، خشم و هیاهو، ناامیدی، خشم و .... خلاصه جنس جور
محصولی نه داشته و نه خواهد داشت
این جهان نکبتت دلم را زده
و تنها راهی که بلدم و معمولا جواب میده
قصد کردنه
که نه گمانم اون ذرهی روحی که درم فوت نمودی، یا دمیدی
بشینه تماشا کنه تا من مسیر سفرش را قیچی کنم
با این حساب هیچی
این چه ایمانیست به تو که نه آرامشم میده
نه دست از سرم برمیداره
که برم دنبال نون و ماست خودم مثل هزاران بشر دیگه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر