۱۳۸۷ تیر ۱۴, جمعه

نان جمعه


از هر چی بگذریم جمعه، جمعة آقام و شنبه شنبة آقامه
امروز هم جمعه‌است و روز مقدس من
جمعه‌ها همیشه عطر خوش کودکی رو به خونه می‌آره و تو فراموش می‌کنی به نزدیکی رفتن رسیده‌ای. جمعه یعنی، بستنی زعفرانی و گلاب و کیک یزدی. یادم نیست اون زمان هنوز شیرینی دانمارکی یا ناپلئونی به زندگی‌مان راه یافته بود یانه
من هنوز دلم کلوچه‌های خانوم جان را در سرتنور تفرش می‌خواهد
جمعه یعنی امنیت و عشق
جمعه یعنی بالای درخت بید مجنون تاب خوردن و ترس افتادن و تازه شدن
. جمعه یعنی آزادی
جمعه نه یعنی، امام زمان. جمعه یعنی ، شخص پدر
به‌من چه کی از کجا برای چی قراره بیاد؟
من‌که همیشه بالای صراطم و مواظب صف‌ها. پس باقی را زندگانی کنیم
دلم می‌خواست امروز یه عالم مهمان داشتم و خونه از صدای مهربانی پر می‌شد. بنان بخواند و من نوک پنجه و سبک عشق را میان جمع پخش کنم
بشقاب مهر را بردارم و تمیز کنم
شیشه‌های رو به دوستی را پاک کنم و پنجره‌ها را به افق و امین‌الدوله‌ها گشایم
عشق ورزی کنم
عشقی که همچون آتشفشان درونم در پی فوران و من در حال انفجار و کسی ندارم آن را ببخشم
این نیم‌وجب قد هم که خودم رو ریز ریز کنم فکر می‌کنه ارث پدریش و نام عشق ندارد
من چه کنم نان و عشق روز جمعه را که برای خوردنش بهانه‌ای ندارم؟

۲ نظر:

  1. خراب خواب تو مي روم از گريه هاي بلند ، يا شايد گلپر و پونه فقط همين و هواي خوش كه مي دانم نيست برايت قرآن و آينه مي آوردم و كاسه اي از گل سرخ براي تو كه مادري از تبار مريم تو كه جوانيت را در آينه به پاي فرزند ميانسال كردي تو كه زيبايي زبانزد فاميلت را در سكوت نگاه داشتي برايت خوابهاي پر چراغ مي آورم و امروز كلمات همين خيابانها و كوچه ها مي فهمند روياي زيباي تو را ،‌پيش از ما هم كساني از پل خراب زندگي كه از هق هق رودخانه لبريز بوده است گذشته اند و از پل كه بگذريم در فراسو پرستو پريده است و هيچ اناري تركي بر نمي دارد برايت قرآن و آينه آورده ام و يك جلد حافظ شيراز كه جمعه ات را به عطر مهر لبريز كنم

    پاسخحذف
  2. نان و عشقت به سلامت
    نگاهت به زیارت
    دلت به وصل خوش باد
    که اشکم را به شوق درآوردی در این نیمه وقت غروب عارفانه که به عطر حافظ معطر کردی
    و نام مهری که گستردی
    تاج و تخت انسان خدایی‌ات پایدار

    پاسخحذف

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...