وای چه تازه شدم
مشامم پر از عطر رز و محمدی به انتظار شب و محبوب شب سر میکنه
زیر گوشی به خودش میگه: صبح و عطر رازقی رو عشق است
این طفلکها بسی تشنه بودن. خدا منو ببخشه
وقتی با گلی رابطه پیدا میکنی، میتونی حال و حسش رو بفهمی. مثل احساس تشنگی و خنکی بعدش که اگر بدونی بلافاصله جواب میده و بوی تنت عطر کاج میشه. معطل نمیکنی حتی اگر شده برای دیدن درختای خیابون اقدام میکنی
تازه اینکه چیزی نیست. من در شرایط ویژه بغلشون میکنم.
محکم میچسبم به درخت و دستمرو دورش حلقه میکنم
سرم و میذارم روی پوست تنش، و دل به آواز آب که درش جاریست میدم
فردا نشینید همهجا رو پر کنید، تلخ قاطی داره و دوباره این از ما بهترونیها بهونه پیدا کنن
من چهارساله از ترس اینها جرات نفس کشیدن ندارم.
آخه از هر چی بترسی، جذبش میکنی و نظر به اینکه تا کار من با این ادارة دولتیه ادامه داره، منم باید مواظب باشم یه روز با آقای رودسری در چت مواجه نشم و الی آخر
ولی خوبه. من از بچگی عاشق هیجان و کارهای جاسوسی یا مافیایی بودم. چه بسا اگر پسر بودم، الان اسمم در لیست مرحومین خانواده خاک میخورد
حتی چه بسا در جبهه و اول جنگ، شهید میشدم. بهقول خانموالده: ذاتم کله خرابه.
شرمنده مادر که دختر خانم لیدی شما نبودم
مشامم پر از عطر رز و محمدی به انتظار شب و محبوب شب سر میکنه
زیر گوشی به خودش میگه: صبح و عطر رازقی رو عشق است
این طفلکها بسی تشنه بودن. خدا منو ببخشه
وقتی با گلی رابطه پیدا میکنی، میتونی حال و حسش رو بفهمی. مثل احساس تشنگی و خنکی بعدش که اگر بدونی بلافاصله جواب میده و بوی تنت عطر کاج میشه. معطل نمیکنی حتی اگر شده برای دیدن درختای خیابون اقدام میکنی
تازه اینکه چیزی نیست. من در شرایط ویژه بغلشون میکنم.
محکم میچسبم به درخت و دستمرو دورش حلقه میکنم
سرم و میذارم روی پوست تنش، و دل به آواز آب که درش جاریست میدم
فردا نشینید همهجا رو پر کنید، تلخ قاطی داره و دوباره این از ما بهترونیها بهونه پیدا کنن
من چهارساله از ترس اینها جرات نفس کشیدن ندارم.
آخه از هر چی بترسی، جذبش میکنی و نظر به اینکه تا کار من با این ادارة دولتیه ادامه داره، منم باید مواظب باشم یه روز با آقای رودسری در چت مواجه نشم و الی آخر
ولی خوبه. من از بچگی عاشق هیجان و کارهای جاسوسی یا مافیایی بودم. چه بسا اگر پسر بودم، الان اسمم در لیست مرحومین خانواده خاک میخورد
حتی چه بسا در جبهه و اول جنگ، شهید میشدم. بهقول خانموالده: ذاتم کله خرابه.
شرمنده مادر که دختر خانم لیدی شما نبودم