۱۳۸۷ تیر ۸, شنبه

آب تنی


وای چه تازه شدم
مشامم پر از عطر رز و محمدی به انتظار شب و محبوب شب سر می‌کنه
زیر گوشی به خودش می‌گه: صبح و عطر رازقی رو عشق است
این طفلک‌ها بسی تشنه بودن. خدا منو ببخشه
وقتی با گلی رابطه پیدا می‌کنی، می‌تونی حال و حسش رو بفهمی. مثل احساس تشنگی و خنکی بعدش که اگر بدونی بلافاصله جواب می‌ده و بوی تنت عطر کاج می‌شه. معطل نمی‌کنی حتی اگر شده برای دیدن درختای خیابون اقدام می‌کنی
تازه این‌که چیزی نیست. من در شرایط ویژه بغل‌شون می‌کنم.
محکم می‌چسبم به درخت و دستم‌رو دورش حلقه می‌کنم
سرم و می‌ذارم روی پوست تنش، و
دل به آواز آب که درش جاری‌ست ‌می‌دم
فردا نشینید همه‌جا رو پر کنید، تلخ قاطی داره و دوباره این از ما بهترونی‌ها بهونه پیدا کنن
من چهارساله از ترس این‌ها جرات نفس کشیدن ندارم.
آخه از هر چی بترسی، جذبش می‌کنی و نظر به این‌که تا کار من با این ادارة دولتیه ادامه داره، منم باید مواظب باشم یه روز با آقای رودسری در چت مواجه نشم و الی آخر
ولی خوبه. من از بچگی عاشق هیجان و کارهای جاسوسی یا مافیایی بودم. چه بسا اگر پسر بودم، الان اسمم در لیست مرحومین خانواده خاک می‌خورد
حتی چه بسا در جبهه و اول جنگ، شهید می‌شدم. به‌قول خانم‌والده: ذاتم کله خرابه.
شرمنده مادر که دختر خانم لیدی شما نبودم

۱ نظر:

  1. سلام.اگر مایل به افزایش چشمگیر امار بازدید کنندگان وبلاگ یا وبسایت خود میباشید.ابتدا لینکباکس پارسیان را در وبلاگ یا وبسایت خود قرار دهید.سپس لینک خود را ارسال نمایید تا با نام دلخواهتان در لینکباکس ثبت شود.برای اینکار کد زیر را در ویرایش قالب وبلاگ خود قرار دهید.

    www.parsianlinkbox.blogsky.com

    پاسخحذف

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...