۱۳۸۶ آذر ۱۳, سه‌شنبه

عشق بی حساب



گاهی فکر می‌کنم به زبان مریخی گفتم که دیگری اونجا دنبال معانی گفتارم می‌گرده
تا می‌گی: عشق حقیقی
همه سرها بالا می‌ره و تو آسمون می‌گرده
وقتی هنوز عشق زمینی تجربه نشده، چه امکان برای درک عشق االهی؟
من‌که هنوز نتونستم این واژه عشق الهی را درک کنم. یعنی چی؟
عشقی که نه بازی داره نه بده بستون عاشقانه. نه بغل نه حس و هزار نقصان دیگه که چون درک عشق را برای خدا غیر ممکن می‌کرد، شاید ما را آفرید تا شاید با ذره شدن به مفهوم عشق و تجربه‌اش پی ببره
ما که دیگه بنده و جای خود داریم
آقا عشق زمینی، همونه که کسی از کسی بابت مهری که می‌ورزه طلب‌کار نیست
دنبال شکار نیست
پی برتری و حکومت نمی‌گرده و از شادی آزادانة تو آزادانه شاده
پی امنیت خود. یا مالکیت تو. یا تصاحب همه لحظه‌های عمرت نیست
برات بایگانی و آرشیو نساخته. هست، چون عاشقه. طلبی از دیگری نداره


۲ نظر:

  1. آخه همینشم کلی تبصره و کوفت و زهر مار داره....

    پاسخحذف
  2. akhar majboram kardid manifesti dar bareh in magholat benevisam.

    پاسخحذف

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...