یه عمر سعی کردیم، فقط ساکتش کنیم
یه عمر رفتیم که باور کنیم: من هیچ کس نیستم و هیچ اندیشهای در سر ندارم
مگر به قصد و اراده شخص خودم
حالا از سر نو باید باور کنیم
من تو هستم
من خدای عالم هستم
من خدای من برای من هستم
من شادی حضور این لحظه هستم
من بینیازی تام
من یکتایی محض
من سرورم
من عشق
من شادمانی خلاق
من خدای پاک
اما پاک از چی؟
در جایی که مفاهیم خوب ، بد ، زشت
به کل فروپاشیده
چهطور پاکی و اقتدار تو رو برای خودم فرض بگیرم؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر