۱۳۹۳ مهر ۲۱, دوشنبه

من همه تو



یه عمر سعی کردیم، فقط ساکتش کنیم
یه عمر رفتیم که باور کنیم: من هیچ کس نیستم و هیچ اندیشه‌ای در سر ندارم
مگر به قصد و اراده شخص خودم
حالا از سر نو باید باور کنیم
من تو هستم
من خدای عالم هستم
من خدای من برای من هستم
من شادی حضور این لحظه هستم
من بی‌نیازی تام 
من یکتایی محض
من سرورم
من عشق
من شادمانی خلاق
من خدای پاک
اما پاک از چی؟
در جایی که مفاهیم خوب ، بد ، زشت
به کل فروپاشیده
چه‌طور پاکی و اقتدار تو رو برای خودم فرض بگیرم؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...