۱۳۹۳ آبان ۳, شنبه

عاقبت دیدم که هستی



وای خدا جونم
هم‌چین جونم
من می‌گم: جونم. 
تو هم جون
جدی جدی کار کرد
ما بدبخت‌ترین خدایان عالم
همگی هم‌چون همیم
همین نزدیکی
همون که کافی‌ست دست دراز کنی
تا بچینی
واقعیت اینه که ما همه چیز رو برای خودمون سخت کردیم
بزرگ
به بزرگی خودمون
با ابعاد منی به بزرگی دنیا
که نه
همه دنیا
ان‌قدر سر به بالا و پایین داشتم که وقت نکردم
لحظه‌ای برگردم و از درون
خودم رو نگاه کنم
بین نفس‌هایی عمیق
عمیق به ژرفای من
یعنی همه‌مون بد بختیم
همیشه همین‌جا بوده
همیشه بوده و نشنیدم
ندیدم
نفهمیدم
بین نفس‌هایی عمیق و در سکوت
او را دیدم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

زمان دایره‌ای

     فکر کن زمان، خطی و مستقیم نباشه.  مثلن زمان دایره‌ای باشه و ما همیشه و تا ابد در یک زندگی تکرار شویم. غیر منطقی هم نیست.  بر اصل فیزیک،...