۱۳۸۸ خرداد ۲۱, پنجشنبه

جمعه‌ای خدای‌گونه



سلام به جمعه که روز آرامش است و خانواده
اما نه این جمعه که جمعه‌ای‌ست خاص و تعیین کننده
البته اگر این‌طور بشود

جمعه آخر بهار همگی بهاری نه تابستانی
دل‌های همه خوش و نگاه‌هاتان بی‌تاب از ، عشق
خدایا لحظه به لحظة عمر ما را
این تجربة کوتاه زمین را
این لحظات در حال عبور را که زندگی خواندیمش
برهمه نیکو و رضایت بخش بفرما
خدایا کسی را از خودت و زندگی ناامید نساز
پروردگگارا به تو پناه می‌آورم که تنها پناه روزگاری
جمعه‌ام نیکو ساز همان‌گونه که روزهای دیگر هفته را به نیکویی خواندیم
روز جمعه همگی تا خود شب شیرین و خوش‌گوار باد
راهت سبز ای انسان خدا

۱ نظر:

  1. متاسفانه امروز همه بغضی داغ در گلو دارن
    با این تفاوت که ما از این چرخه‌ها بسیار دیدیم
    چرخ بازیگر از این بازیچه‌ها بسیار دارد
    یاد بگیر زندگی همینه. می‌تونی از اینجا برو
    مثل همه اون‌ها که رفتن
    اما انگار این دیار سالیان زیاد است به خواب افسانه‌ای پریان و دیوان فرو شده
    ما سازگاری‌مان را در تنهایی بردیم بالا
    تو هر آن‌چه می‌توانی بکن
    پریا می‌گه: من می‌رم
    گفتم برو
    می‌گه : تو چرا نمی‌ری؟
    گفتم: به یک سال بعدم فکر نمی‌کنم
    نمی‌تونم دوباره از صفر شروع کنم
    این یعنی یه حس کاملا انسانی
    ترس از شروع از صفر آدمی
    اما اگر شانه....؟
    شاید در اطرافت باشه و خبر نداشته باشی
    یه دوری بزن
    نیم چرخ هم کافی‌ست
    شاید بهش رسیدی

    پاسخحذف

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...