
یه چیزهایی هست، اسمش هرچی باشه، با ماعجین شده
مثل صدای نقارهخونة امام رضا که اگر صد سال یهبارم پام برسه، یا جایی بشنوم یهجوراییم میشه
مثل صدای نقارهخونة امام رضا که اگر صد سال یهبارم پام برسه، یا جایی بشنوم یهجوراییم میشه
یادمه بچه که بودیم موقع افطار و سحر آدمهایی راه میرفتند و با صدای خوش رمضان خوانی میکردن
مثل الان
دارن، توپ رویت ماه را در میکنن
انگار همه این سالها نشنیده بودمش
یهجور خاصیه، حالم رو منقلب کرده. دستام داره میلرزه و تایپ میکنم. تنم یخ کرده
من عاشق این سُنن هستم یا بهقول رفقای اونور آبی کالچر و سرمونی. جای همة شما خالی
شهر، کشور نقطه به نقطهاش داره نفس میکشه
مهم نیست چه کسی این ماه نو را دیده
مهم اینه سال تقدیری جدید آغاز و سال کهنه رفته
مهم اینه هستم، با تن سالم و همچنان در کنار خدا میخوابم و بیدار میشم
فردا ناهار عید فطر
امشب شام عید
تا هستیم، تا هستند قدر اینها را بدانیم که ممکنه چند سال دیگه با حسرت از همینها یاد کنیم
عید بر عاشقان مبارک
مثل الان
دارن، توپ رویت ماه را در میکنن
انگار همه این سالها نشنیده بودمش
یهجور خاصیه، حالم رو منقلب کرده. دستام داره میلرزه و تایپ میکنم. تنم یخ کرده
من عاشق این سُنن هستم یا بهقول رفقای اونور آبی کالچر و سرمونی. جای همة شما خالی
شهر، کشور نقطه به نقطهاش داره نفس میکشه
مهم نیست چه کسی این ماه نو را دیده
مهم اینه سال تقدیری جدید آغاز و سال کهنه رفته
مهم اینه هستم، با تن سالم و همچنان در کنار خدا میخوابم و بیدار میشم
فردا ناهار عید فطر
امشب شام عید
تا هستیم، تا هستند قدر اینها را بدانیم که ممکنه چند سال دیگه با حسرت از همینها یاد کنیم
عید بر عاشقان مبارک