۱۳۸۷ شهریور ۳۰, شنبه

هویت




چی پشت سر گذاشتی؟
چی پشت سرت داری؟
چیزی که بهش بتونی ببالی؟
چیزی که بگه راه اومده را درست آمدی، درست می‌ری؟
چیزی که از اینجا بودنت، راضی باشی
چیزی که به‌خاطرش، حاضر باشی بمیری
چیزی که به‌خاطرش، دلت نخواد بمیری

فکر می‌کنی چقدر از راه اومده رو درست اومدی؟
فکر می‌کنی چقدر از راهت مونده؟
فکر می‌کنی به چقدرش احتیاج داری؟
فکر می‌کنی با چقدرش واقعا کار داری؟
می‌دونی چه کار داری؟ یا فقط چون هنوز می‌فهمی نیمه تمومی دلت می‌خواد بمونی

لحظه‌ی قصد

    مهم نیست کجا باشی   کافی‌ست که حقیقتن و به ذات حضور داشته باشی، قصد و اراده‌ کنی. کار تمام است. به قول بی‌بی :خواستن توانستن است.    پری...