دیروز بیبی رقیه خواب دیده بچهی خان دایی جان مختار که تازه به تکون افتاده و به قولل بیبی روح به تنش شسته رو یک چن بو نداده میخواد که بدزده
فکر کن ! بچهای که هنوز بهدنیا نیومده رو میخوان بدزدن. اونوقت مردم یا بچههاشون سر از جوی آب خیابون پهلوی در میاره یا از سر راه و کنار بهزیستی
بیبی به هر زور و ضربی بود یک جن گیر از توی آستینش رو کرد که به نیمساعت نکشیده از صدقه سر این تلفن همراه در محل حاضر بود. مثل گوسفند زنده در محل
بماند.
که هر چی ادا و اصول بلد بود رو کرد و یه چیزایی هم دود کرد و نفس محبوبه خانم خان دایی دیگه بالا نمیاومد و به عبارتی خودش رو به موت بود
جناب جنگیر که متوجه حال بانو محبوبه شد، حرکات انتهایی را انچام داد و کار را ختم بخیر کرد و به گفتهی بیبیهمزاد بچه بینوا رو گرفت و کرد تو کوزه
خدا وکیلی دختره داشت از دست میرفت کهیک مشت مفت خور نون بخورن. مواظب باشید. آب رو گربه نریزید
بیوقت از خونه بیرون نرید
وقتی هم برنج آبکش میکنید بسم الله بگید تا جن ها دور بشن وگرنه گرفتار چن گیر و مفت خورتون میکنند
فکر کن ! بچهای که هنوز بهدنیا نیومده رو میخوان بدزدن. اونوقت مردم یا بچههاشون سر از جوی آب خیابون پهلوی در میاره یا از سر راه و کنار بهزیستی
بیبی به هر زور و ضربی بود یک جن گیر از توی آستینش رو کرد که به نیمساعت نکشیده از صدقه سر این تلفن همراه در محل حاضر بود. مثل گوسفند زنده در محل
بماند.
که هر چی ادا و اصول بلد بود رو کرد و یه چیزایی هم دود کرد و نفس محبوبه خانم خان دایی دیگه بالا نمیاومد و به عبارتی خودش رو به موت بود
جناب جنگیر که متوجه حال بانو محبوبه شد، حرکات انتهایی را انچام داد و کار را ختم بخیر کرد و به گفتهی بیبیهمزاد بچه بینوا رو گرفت و کرد تو کوزه
خدا وکیلی دختره داشت از دست میرفت کهیک مشت مفت خور نون بخورن. مواظب باشید. آب رو گربه نریزید
بیوقت از خونه بیرون نرید
وقتی هم برنج آبکش میکنید بسم الله بگید تا جن ها دور بشن وگرنه گرفتار چن گیر و مفت خورتون میکنند
منم یه بار بچه بودم خواستم جن بگیرم اما جاش گربه اومده بود تو رختخوابم...
پاسخحذفصبح که بیدار شدم دیدمش از ترسم داشتم تموم میکردم...بعدشم توبه ...
خانوم بزرگ تعريف مي كرد داية سياهش دده بزم آرا مي گفته : شبا جنا زندگيشون تازه شروع ميشه بعدم چون زير زمين زندگي مي كنند شبا بايد آروم راه رفت ، آب جوش رو زمين نريخت و ... و خدا بيامرز مي گفت اينقدر بسم الله و قل هوالله از ترس اجنه مي گفته كه گاهي دهنش كف مي كرده چه مي دونم به هر حال ما كه بچه بوديم از اين حرفها نبود و ما باز هم بدمون نمياد اين حرفها رو بشنويم به هر حال سربينة حموم شازده كه مطمئنناٌٌجن رو داشته آخه وقتي بزرگترها يه حرفي مي زدن كوچيكترا بايد باور مي كردند درست برعكسه الان
پاسخحذفمربوط به پست« ببين منو»--- گاه انتظار پرواز آدم را خسته ميكنه!! دور بودن از منزل هميشه هيجان بخش و خوشايند نيست. واسه همينه كه ميگن: هيچ جا خونه آدم نمي شه! زمان سفر هرچند كوتاه است اما گاه طولاني به نظر ميرسد. روح هميشه تاب تحمل اين جسم خاكي را ندارد...البته گاهي انسان عجول ميخواهد زودتر از موعد نتيجه و آخر كار را ببيند...موفق باشي!
پاسخحذف