۱۳۹۱ اردیبهشت ۳, یکشنبه

حس شیرین آزادی



هیچ حسی شیرین تر از آزادی نیست
این چند روز که ورود عموم را به گندم تلخ آزاد کرده بودم، 
حسی را که در این مدت به تجربه‌اش نشسته بودم را نداشتم
این‌طوری 
می‌تونم به راحتی حرف دلم را بزنم
احساسات درونی و حتا نظرات سیاسی یا اجتماعی‌م
اون‌طوری، 
باید با تمام ملاحظات بنویسم که خب اگه بنا بود این‌طور بشه نوشت
خودم را درگیر وزارت فخیمه‌ی ازمابهترون می‌کردم
خلاصه که جونم به آزادی و حریم خصوصی
و جونم به اون 
جونی جونی‌هایی که مجاز به ورود صفحه‌ام هستند
و در آخر،
 جونم به رهایی از ذهن که مامن همه‌ی ترس‌ها است

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...