۱۳۹۱ خرداد ۲۱, یکشنبه

آینه‌ی صد ساله که مدتی نایاب بود رسید

ای داد بیداد
بد نیست یه‌مدت بشم مینا جون و قدرت پنهان
تا وقتی این ملت احمق وجود داره نون انواع مینا جون در روغن می‌مونه
همونایی که از جهل عوام لفت و لیسی و با کاسه‌های نذری سیر می‌شن
توی یکی از این کانال‌های مجهول حال مهپاره که از صدقه انواع پارازیت گاه می‌بینم
خانمی هست به نام مینا مددی که با سرکتاب و جادو جمبل مشکلات این مردم احمق را حل می‌کنه
و این‌هام که هنوز نفهمیدن ما ملت گشاد از عصر هخامنشی تا اکنون نون گشادی را در حلق انواع موبد و دعا نویس و رمال می‌ریزیم
واقعا تا  می‌شینیم یکی با پول و آینه‌ی صد ساله مشکلات را حل کنه
گرفتار همین وضعیت اکنونیم
و من که چه‌قدر خسته شدم
و آرزویی جز فرار از این‌جا ندارم
حتا اگه شده برم ترکیه
فقط این‌جا نباشم
گرنه که سهمم از این دنیا هم‌چنان پناهنده شدن به طبرستان و به انتظار رقص با مرگ نشستن خواهد بود

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...