انگار توی کلهام بازار مسگرهاست
پر از فکر و حرف وجنس جور.
کلی حرف دارم برای گفتن.
اما نمیدونم چی رومیشه گفت ؟
چی جاش اینجا هست یا چی نیست؟
همهاش همینجا نوک زبونمه ولی این از همون وقتهاست که همیشه گفتم
حرف داری برای گفتن، اما نباید حرفی بزنی.
برای اینکه دل خودم رو خنک کرده باشم.
از بی ربط ترین موضوع ها مینویسم. میدونی؟؟
میگن علی آقا بچهاش نمیشه.
مریم خانوم گفته تلاقم بده.
البته بعضی هاهم معتقدند این مریم خانومه که مادر علی آقا سر عقد بستهاش که بچهاش نشه!
بهمن چه گناش با راوی
الهام کت مینک تازه از دُبی خریده که چشم جمیع رفقای اناث و کور کرده.
البته زهره جون میگه: خودش که نخریده؟ میگن یه شیخ عرب ..... بهش داده
از همه اینها مهم تر اینه که خودکار، خودنویس یا رواننویس بیرون از جو، کار نمیکنه.
چون؛ آب که سر بالا میره قورباغه ابوعطا میخونه
پر از فکر و حرف وجنس جور.
کلی حرف دارم برای گفتن.
اما نمیدونم چی رومیشه گفت ؟
چی جاش اینجا هست یا چی نیست؟
همهاش همینجا نوک زبونمه ولی این از همون وقتهاست که همیشه گفتم
حرف داری برای گفتن، اما نباید حرفی بزنی.
برای اینکه دل خودم رو خنک کرده باشم.
از بی ربط ترین موضوع ها مینویسم. میدونی؟؟
میگن علی آقا بچهاش نمیشه.
مریم خانوم گفته تلاقم بده.
البته بعضی هاهم معتقدند این مریم خانومه که مادر علی آقا سر عقد بستهاش که بچهاش نشه!
بهمن چه گناش با راوی
الهام کت مینک تازه از دُبی خریده که چشم جمیع رفقای اناث و کور کرده.
البته زهره جون میگه: خودش که نخریده؟ میگن یه شیخ عرب ..... بهش داده
از همه اینها مهم تر اینه که خودکار، خودنویس یا رواننویس بیرون از جو، کار نمیکنه.
چون؛ آب که سر بالا میره قورباغه ابوعطا میخونه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر