۱۳۹۱ خرداد ۲۴, چهارشنبه

من اشرف مخلوقات



از جایی که به سادگی هر موضوع کوچیک زمان زیادی من رو با خودش می‌بره
و از زمان ورود شانتال به این‌جا، به‌قدری توجه از آدم می‌گیره؛ حتا شده به زور
منم میخ شانتال شدم و تا الان هم کلی آموزش داشته
1 شانتال تازه دو ماهه می‌شد که اومد این‌جا و از جایی که با هیچ سگ دیگری به ساعت زیاد نبوده
کلی حرکات از سر غریزه داره که بی‌شک در ژن باهاش اومده
با همین سن کم، کلی شامورتی‌بازی بلده و من یکی رو رنگ می‌کنه
بعد فکر می‌کنم
  تفاوتی که ما رو اشرف مخلوقات کرده چیه؟
2 سگ‌ها به محض بلوغ، اقدام به جفتگیری می‌کنن. و دیدم سگ‌های نری که بلافاصله مایه‌ی آبروریزی می‌شن
ما آدمام که همینیم
3 وقتی فکر می‌کنه ناراحتم، با عجله و ناله نوله به سراغم می‌آد و از سر و کولم بالا می‌ره.   وقت بازی هم از سر شیطنت گاه دستمم را گاز می‌گیره. البته نه دردناک و بلافاصله می‌لیسه که از دلم دربیاره
در این‌جا تفاوت داریم.
 ما وقتی متوجه ناراحتی کسی می‌شیم. ناخودآگاه غایب می‌شیم . اگر هم بزنیم چشم یکی رو کور کنیم. می‌ذاریم به حساب زرنگی
خلاصه که این رندانه‌ها پاک مارو از ریخت انداخته و باز اشرف مخلوقاتیم
نمی‌شد این مخلوقات، رده بندی و اشرف نداشت؟
همه داریم نون ماست خودمون رو می‌خوریم 
چه به جایگاه و رتبه‌ی بیهوده

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...