۱۳۸۴ شهریور ۳, پنجشنبه

شب جمعه





در بارگاه خدايان امشب را شب جمعه نام نهادند و نيكو شمردند

فلسفه اعتباري آن به تعطيلي فردا و داستان غسل و گرمابه زير گذر بود در صبح آدينه
اما با گذشت زمان كه ديگه هيچ روزي باب هيچ امر ذاتي نيست و شنبه را هم مي توان با توكل به سونا و جكوزي شخصي جزو شب هاي جمعه به حساب آورد 
 اما هنوز اين وسواس و توجه به شب جمعه از بين نرفته

امشب به ماشين ها نگاه مي كردم
 هر كدوم حال خاص خودش را داشت .
 بعضي ها خانواده و بعضي جفت 
اونهايي هم كه تك بودند يا رفقا كنارشان و يا سرشون در ماشين هاي اطراف مي چرخيد
اصلا" انگار چيزي كم هست كه از نان شب واجب تر است !!!
خدايا اين تنهايي شرطي را از ما بگير ..... آمين



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

زمان دایره‌ای

     فکر کن زمان، خطی و مستقیم نباشه.  مثلن زمان دایره‌ای باشه و ما همیشه و تا ابد در یک زندگی تکرار شویم. غیر منطقی هم نیست.  بر اصل فیزیک،...