۱۳۸۴ شهریور ۳, پنجشنبه

نيمه هاي گمشده





سلامي با عطر آشنايي :ا
تا حالا شده كسي را براي اولين بار ببيني و فكر كني خيلي او را مي شناسي ؟
شايد صدها سال است كه مي شناختي و فراموشش كردي !ا
شايد در زندگي قبلي عاشقش بودي و يا از بستگان نزديك تو بوده , شايد دشمن بوديد و هنوز خورده حساب هاي قبلي برجاست و در يارت نيست ؟! ا
ولي هيچ ناشناسي نيست كه بي دليل به نظر آشنا به نظر بياد .ا
باور داري كه تكه هايي از وجود تو در حال حاضر در نقاط مختلف دنيار مثل تو مشغول زندگي هستند كه تو از ياد برديشان ؟
تكه هايي كه هر حال و حسشون روي تو تاثير ميذاره بي آنكه بفهمي ؟
دنيا بقدري پيچيده است مه نشه باورش كرد و ما ساده انگارانه فكر مي كنيم همه چيز را مي دانيم و دنيا را به تمام رنج و تلخي يافتيم , در حاليكه هيچي نمي دانيم !!ا

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

زمان دایره‌ای

     فکر کن زمان، خطی و مستقیم نباشه.  مثلن زمان دایره‌ای باشه و ما همیشه و تا ابد در یک زندگی تکرار شویم. غیر منطقی هم نیست.  بر اصل فیزیک،...