۱۳۸۵ آبان ۱۲, جمعه

نه ، کیمیان؟



من فقط چشمم تو چشم این خدا نیفته
چون ، هیچی دیگه افتاده و اونم خداست و بهتر از من می‌دونه به چی نیاز دارم
ولی به قول گلی : آخدا نمی‌شد ایی بهشت و عشق رو ایی قد زیاد می‌ساختی که مجبور نشی براش کنکور و سهمیه بیذاری ؟
نه نمی‌شد ؟
شایدم تو راست بگی و اگه ما ول بگردیم می‌شیم مرداب
من که اصن از مرداب خوشم نمیاد گفته باشم هان
من می‌خوام چشمه بشم
بعدشم ، سرچشمه بشم. واسته همی اگه تو فکر می‌کنی با تنها موندن همه خدا می‌شیم و سرچشمه و اینا ، باشه

ولی یه خورده فکر کن ببین
اگه من عاشیق باشم تونم حال می کنی دیگه؟
نه کیمیان ؟



لحظه‌ی قصد

    مهم نیست کجا باشی   کافی‌ست که حقیقتن و به ذات حضور داشته باشی، قصد و اراده‌ کنی. کار تمام است. به قول بی‌بی :خواستن توانستن است.    پری...