۱۳۸۷ مهر ۲۶, جمعه

جمعه با ، بیلی هالی‌دی

سلام به عصر جمعه که می‌شه با یک برش پای، سیب و فنجانی قهوه با شیر خوردش و تلخ هم نیست
تنها تفاوت در نگرش من نسبت به جمعه یا کل روزهای هفته فرق کرده
فهمیده، هیچ روز با دیگری تفاوت نداره
همه روزهای هفته تعبیر قشنگ زمان و مکان از من به منه
پس جای شکر باقی که، از تلخی جمعه به‌در شدم
البته الان شنیدن یه لایت موزیک قدیمی. خیلی قدیم
مثلا دهة شصت میلادی هم
اگر در خونه ملایم زمزمه کنه و با عطر عود از نورهای لطیف کنار اتاق چرخی بخوره و نفسی عمیق می‌کشم، می‌فهمم
هستم
پس تا هستم و هست دارمش دوست
یه چیزای عجیبی اخیرا توسط یک دورنگار به‌دستم رسیده که یحتمل از عوالم بالا رسیده و پای جبرئیل هم در کار باشه
اما یه سوال، بیا پایین

۲ نظر:

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...