۱۳۸۷ آذر ۲, شنبه

بیمارستان جم


بشنوید از بیمارستان جم
مزخرف‌ترین بیمارستانی که تا امروز پام بهش رسیده.
کثیف تا دلت بخواد
رسیدگی صفر
شب‌ها که بیمارستان نگو، هتل
هرهر و کرکر خنده پرسنل انقدر بالا بود که عین این چهارشب که سی‌سی‌یو بودم با همه دعوا کردم
تنها چیزی که در این بیمارستان یافت می‌نشود. نظم، مدیریت و تعهد کاری‌ست
اینو نوشتم باب احتیاط که اگر مثل من شبی نصف شبی از بیمارستان جم سر درآوردی جونت و برداری و بزنی به چاک
چون هم مجبوری پول خون پدرت و هفت جد پیشینت رو بدی و هم جونت بیاد بالا

۱ نظر:

  1. سلام بانو جان

    از بدی روزگار من اینجا و تو اونجا
    اگه بودم میدونی تنهات نمیذاشتم
    مراقب خودت باش. هنوز خیلی کار هست که تو باید انجام بدی اینو یادت نره
    دوستت دارم بانو جانم

    پاسخحذف

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...