بعد از ورود دمپایی پشت در فرهنگ کرهای تا
نودلز سرد و گرم و خمیر توفو، حتا کیمچی و سوپ صدف
نوبت فرهنگ پر از خیالات و نه فرهنگی سراسر رئال جادویی همانگونه که گارسیامارکز میدید و مینوشت
فرهنگ متین و شریف آمریکای لاتین و کلمبیا ، مکزیک کم بود که اونم رسید
بدبختی این بدآموزیش زیادتره، باب انواع جادوی سیاه و سفید در فرهنگ عامه دوباره مفتاح شد
اما همه رو ول کن
حتا برگشتن روح پدرو خوزه به جسم سالوادور هم عجیب نیست که
قبلتر در لندن تکرارشده و ازش لوپسانگ رامپا پریده بیرون
اما مهم اینکه، چند وقته داریم سفر دیگر میبینیم
تا حالا یه شب شده ماه نیمه یا هلال ببنی؟
لاکردار ماهشون همیشه بدرِ. خب بنا باشه هر شب فول مون باشه
منم میمیرم و سالوادور برمیگردم.
دقت کن. هر شب ماه کامل
ای خدا قربونت برم با این همه تفاوت
فکر کن همین فرهنگ شریف مارا بس که هر شب فولمون باشه، شماخود بخوان از این حکایت حدیث مفصل
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر