امان از دوغ لیلی
ماستش کم بود، آبش خیلی
این یکی از کهنترین شیوههای تاریخ تبلیغات باستانی و فرهنگی ماست
به موازات همان مثل معروف، هیچ ماستبندی نمیگه ماست من ترش
اون قدیما که نمیدونم دقیقا کی میشه، یعنی هنگام تاسیس کارخانهی مینو و روانهشدن محصولات مینو به بازار خانوادهي ایرونی که
کورن فلکس صبحش تیلیت نون بربری در شیر سر رفته، روی بخاری نفتی بود
روانهی سبد خانوار میشد
در سینماها عدهای کف زن که مامورین شرکت مینو بودند
با آغاز آگهی به موازات گویندهی تبلیغ میگفتند، لعنت بر مینو
این باعث شد ظرف اندک مدتی همه دلشون بخواد یه دمی به خمرهی این محصوله تازه رسیدهی ممنوعه بزنند
شوخی شوخی شد مینو
این برداشتی آزاد از ترفند خالق هستیست که با منع، آدم را به خوردن سیب تشویق کرد
حالا اینا همه رو بذار سر طاقچه بریم سر اصل مطلب مد نظر من
تو هم متوجه شدی، افتادم رو مود گیر....! نه؟
حال میکنم همینطوری گیر بدم و نقد کنم
خدا همهمون را شفا بده
بیا پایین
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر