۱۳۹۴ تیر ۳۱, چهارشنبه

نقشه گنج

اگه در یک کتاب خطی، قدیمی بخونی 
یا
یک آدم معتبر در یک کتاب یا سخنرانی یا مقاله‌ای بگه:
فرض، اگر ده ساعت و هیجده دقیقه سر و ته بمونی و هیچی نگی و ..............
تنواع کار دشوار در نهایت به یه چیزی می‌رسی
یه چی می بینی
جواب یه چی رو ...................
خلاصه هر چی که تو برات انقدر مهم باشه که به‌خاطرش 
شده هشت ساعت و نیم آب توی هاون بکوبی و از قصدی نیرو بگیری 
شک نمی‌کنیم که حتمن به نتیجه می‌رسی
کافیه باورش داشته باشی
حتا یک برگه دعا به رنگ زعفرون
حالا تفاوت نداره اون عمل دقیقن از چه جنس و کیفیتی باشه
مهم اینه که تو باور کنی
اگر 5 دقیقه یک مگس رو روی دماغت تحمل کنی
در دقیقه ششم، فلان اتفاق می‌افته


نه که فکر کنی ما همین‌طور که رشد می‌کنیم و بزرگ می‌شیم
کلی سیالی، یک خروار باور بی شیله پیله، جنس جور رو در زمان و تجربه از دست می دیم
و سخت می‌شیم وگاه غیر قابل نفوذ
هم‌چون بتن آرمه

مرید، مراد ندیده
تا هر کی هر چی می‌گفت، به سبک بچگی باور و دنبالش می‌رفتیم
و هیچ تعجب هم نداره که من از هر راهی که واردش شدم
یه چی دیدم می‌شد و راه هم می‌داد
که می‌شد بابت‌ش یک عمر با داستان بری
ولی من هی نیمه نیمه ول کردم
چون جواب من رو نداد
عشق هم همین‌طور شد
تا جوان و خر و ابله و ... ایناییم می‌تونیم مثل سیندرلا
 منتظر شاهزاده‌ی اسب سپیدی، سوار رویایی ... و اینا باشیم
هر کی از راه می‌رسید
شاهزاده بود
فقط یکی اسب نداشت
یکی سرزمین‌ش ویران و حکومت‌ش نابود شده و دنبال پناهندگی‌ست
یا می تونه از خواب و خیال دراز ما حتا
فردریش نیچه باشه
اما در جای محروم به‌دنیا اومده و از نعمت سواد بی‌بهره
سی این‌که می‌خواستیم صبر نکنیم و با اولی به رویا برسیم

سی همین اگر نبود هم ما دیدیم

یواش یواش بس‌که با مخ رفتیم تو دیوار
امید از هر چه شاهزاده کندیم

خلاصه که به هر چی گیر بدی همون رو همه‌جا می‌بینی
مانند هنگامی که قصد می‌کنی یه ماشین سبز خال خال یشمی بخری
 بارها همین رنگ  سر راهت سبز می‌شه و تو نشونه می پنداری
در حالی‌که فقط توجه تو معطوف به نقطه‌ای معروف و مشخص شده
حتا اگر برای چند ساعت باور ناپخته


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

سفری در خیال کیهانی ( تجربه‌ای هولوگرام)

  اگر انرژی تجربه زیسته ما هرگز از بين نمی رود،  آیا همواره در حال باز تولید و حفظ خود در زمان کیهانی است. همان طور که در خواب در زمان سفر م...