تو می دونی چرا به این جهان آمدی؟
بناست چه کنی؟
مصائب رو به گردن دیگران می اندازی یا به شخصه گردن میگیری؟
اشتباهات و توهماتت رو میپذیری یا سر شانس خراب میکنی؟
من ندیدم دشمنتر از خودم تا من
شما دیدی؟
کلی توهم زدیم و دنبالش رفتیم
کلی هوس کلی نیاز
کلی کلی هی با مخ رفتیم توی دیوار
تهش زار زدیم:< نفرین بر این دنیا
این همه از خطاهای ما بود نه دیگران
ما بودیم که هی از کودکی رفتیم به جستجوی کودکی
از کودکی گریختیم تا برسیم به حسرت کودکی
تنها بهشت موجود کودکی بود و امن سقف پدری
همهچیز مهیا و اسباب حال به راه
بعد فکر کردیم بزنیم به دنیا تا همهاش رو برداریم
در حالیکه وسط دنیا از این خبرها نیست
جنگ است و جنگ است و دیگر هیچ
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر