یک کد بیشتر نیست
و اونهم درست همونجایی مکتوب شده که بیشتریها یا ازش میترسن
یا فراری و .... یا هر چیز
در کتاب عظیم
اذا اراده شیعا یقول و له کن فیکون
هرگاه اراده به موجودیت شیای می کنم ، بهش میگم باش
این فرمول آفرینش هستیست که خالق به ما داده
و ما که از روح او
چرا نتونین ازش استفاده کنیم؟
هنگامی که میگه اراده میکنم= قصد
و به چی میگه باش؟
به نیستی که میشی = نیستی
پسبه طرح یا خواستی میگه باش و موجود میشه که
خالقش دقیقن می دونه چیست
طرحی واضح و روشن از خواست خالق
به قول بانو گیتی خوشدل: تجسم خلاق
یا مثل ما وسط کارگاه
یعنی همیشه اینطوری میشه که تصویری رو در یهجایی که
ذهن سپیدم باشه ، میبینم
برای ایکی ثانیه
و بوم روی پایه میره و میرم برای رنگ بازی
من فقط حول محور طرح دیده شده رنگ می ذارم و بر می دارم
طرحی که برای چند ثانیه به وضوح و خوبی دیدم
این رو دیگه نمیشه بهش بگی کن فیکون
زیرا این اسباب بازی خالق است
قصدم نشانهای جهت طرح هنگام خلق خالق بود
که البته ما کلی زندگی رو همینطوری با باورهای ناپخته و غلط صدا می زنیم
با کلمات منفی و تفکرات سمی حتا پاسخگویی به احوال پرسیهای روزمره
جملهی معروف « بد نیستم»
همانی که بد غایب را صدا میزنه که زودتر بیاد
به جای این که مستقیم به هستی اعلام کنیم
هستم و خوب، توپ داغونم نمیکنه
و همان حال خوب رو فراخوان بدیم
عادت کردیم مدام ناله نوله کنیم
از همین روی حتا نوشتهجات یا گفتههای اطرافیان را همانی فهم می کنیم
که در سر خودمان هست
مثل همین که کسی از شما نوشتههای من رو طی این سالها تعبیر به منه بیچارهای میکنه
نه گمانم یکی از کسانی که من رو در این سالها دنبال کرده و میکنه
چنین تصوری ازم داشته باشه
مگر تازه واردی دردمند که خودش در عذاب و سختی باشه
اونها فقط می تونند از کمین و شکارهای من تعبیر
من بدبختم و پس تقصیر دیگریست فهم کنند
که امیدوارم خدا همهی ما رو به حال خوب راهنمایی کنه
القصه
که از تجسم و انرژی کلمات و قصد استفادهی بهینه کنیم
تا زندگی در بهشت را تجربه کنیم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر