سردمه. نه! یخ کردم
از درون میلرزم با صدای آبی که از زیر لاستیک ماشینها از روی آسفالت بلند میکنند
از صدای عجله
از صدای رفتن
از بارون که امشب انقدر غمگنانه است
فکر آسفالت خیس
فکر آبی که از برخورد چرخها بی تفکر به اطراف میپاشه
از تنهایی و حزن آب که از ابر جدا شده
از مادر دور و بر خیابان رها شده
از درون میلرزم با صدای آبی که از زیر لاستیک ماشینها از روی آسفالت بلند میکنند
از صدای عجله
از صدای رفتن
از بارون که امشب انقدر غمگنانه است
فکر آسفالت خیس
فکر آبی که از برخورد چرخها بی تفکر به اطراف میپاشه
از تنهایی و حزن آب که از ابر جدا شده
از مادر دور و بر خیابان رها شده