۱۳۸۶ مهر ۲۶, پنجشنبه

بهشت دور نیست. پشت نقطه ضعف هاست


مبنا بر نبود نقطه ضعف و من همچنان خام
همیشه می‌گفتم: خدایا منو با هرچه امتحان می‌کنی بکن، با این یک قلم نکن. بعد قلم را با قلم درشت می‌نوشتم و قاب می‌کردم به دیوار
اونم که الطافش همیشه شامل حالم هست، هر بار میاد و صاف دستش را می‌ذاره روی نقطه ضعف مربوطه
باز من زار می‌زنم که : چه دنیا و چه روزگاری. خدا هم بود خداهای قدیم. باز کمی حرف گوش می‌کردن
حالایی ها نه. بردن به نسل جدید و خود سرانه عمل می‌کنه تا حسابی حالت را بگیره
تا دست از نقاط ضعف بردارم
اصلاح کنم. از بین ببرم یا منطقی باهاش برخورد کنم
که دیگه مجبود نشم با رنگ قرمز دورش علامت بذارم که کسی باهاش کاری نداشته باشه
می‌گه من شما را به نزدیک ترین راه می‌آزمایم و صید می‌کنم
نزدیکتر از نقاط ضعف آدرسی هست
مامور مستقیم جهنم
آتش بیار جهنم

۱ نظر:

زمان دایره‌ای

     فکر کن زمان، خطی و مستقیم نباشه.  مثلن زمان دایره‌ای باشه و ما همیشه و تا ابد در یک زندگی تکرار شویم. غیر منطقی هم نیست.  بر اصل فیزیک،...