جمعه همیشه با صدای حمید عاملی جمعه بود
یادش بخیر ظهر جمعه که پدر با ما بود و کنار بساط خانواده پناه بردن به اتاق آبی رنگ دختری و گوش دل سپردن به قصههای جن و پری با صدای عاملی
صدایی که هنوز بوی تازه و صمیمی بلاهت و باور رویاهای ناب آن زمانی را با خود حمل میکرد
صدایی که یادآور امن پدر و مهر مادر و کودکی بی غل و قش برادر
صدایی که تو را با خود تا کوچههای طویل و عریض کودکی میبرد بی آنکه عطر نان کهنه شده باشد
یا خواب دختر شاه پری باطل شود من دنیا را باور کردم. دنیایی که درش سندباد بود و ماه پیشونی که تا شهر طلایی رویا مرا میکشاند و از یاد میبردم چقدر دلم تنگ است
دل تنگیام برای ستارههایی که شبی در خواب گم کردم
دل تنگی برای عروسکی که در رویاها جا ماند
دل تنگ خاطرة ظهر جمعه
دلتنگ برای کودکیهای از دست رفته
یادش بخیر ظهر جمعه که پدر با ما بود و کنار بساط خانواده پناه بردن به اتاق آبی رنگ دختری و گوش دل سپردن به قصههای جن و پری با صدای عاملی
صدایی که هنوز بوی تازه و صمیمی بلاهت و باور رویاهای ناب آن زمانی را با خود حمل میکرد
صدایی که یادآور امن پدر و مهر مادر و کودکی بی غل و قش برادر
صدایی که تو را با خود تا کوچههای طویل و عریض کودکی میبرد بی آنکه عطر نان کهنه شده باشد
یا خواب دختر شاه پری باطل شود من دنیا را باور کردم. دنیایی که درش سندباد بود و ماه پیشونی که تا شهر طلایی رویا مرا میکشاند و از یاد میبردم چقدر دلم تنگ است
دل تنگیام برای ستارههایی که شبی در خواب گم کردم
دل تنگی برای عروسکی که در رویاها جا ماند
دل تنگ خاطرة ظهر جمعه
دلتنگ برای کودکیهای از دست رفته
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر